به جرم پدر بودن

سلام 

یه نگاه به اطراف تون بندازید ، چه چیزی شما بودن رو تعریف می کنه ؟ مثلا یه غریبه برای اولین بار خونه ی شما بیاد و هیچ شناختی از شما نداشته باشه چطوری میتونه شما رو بشناسه ؟ منظورم سبک زندگی و تفکرات شماست ، یه چرخ کوچیک زدن یا یه نگاه سطحی کردن به دور و اطراف یه سیلی محکم تو صورتمون میزنه که ما دیگه مای قدیم نیستیم و برای هر چیزی که خریدیم یه علتی داشتیم مثل نصب تلگرام و ....، که آه و فغان تکنولوژی اومده چرا استفاده نکنیم و ماشاالله یقه جر میدیم تا ناف !!!! اصلا هم بحث من تکنولوژی نیست مثال زدم !!!!! 

بوفه های پر از ظرف و ظروفی که تا حالا در حد یه گردگیری بیرون اومده ، کابینتای تا خرخره پر ، لوازم های بلااستفاده ای که میدونستیم استفاده نمیشه خریدددددیم چون فلانی داره منننننن نباید از اون کم بیارم ، شما گذرا هم به اثاث کشی نگاه کنی می بینی که از یه خونه ۷۰ متری بوفه و کنسول و اجاق گاز و ماشین ظرفشویی و ساید بیرون میاد با سه تا کامیون جعبه که روش نوشته احتیاط شکستنی ست !!!! یعنی واقعا لازم انقدر میوه خوری و سرویس قاشق و چنگال داشته باشیم ؟ واقعا مد روز رو کی تدوین می کنه ؟ میخوابند صبح بلند میشن یه چیزی رو به لیست جهیزیه اضافه می کنند دهه ۸۰ ماشین ظرفشویی نبود " الان ماشین ظرفشویی هم جز اقلام جهیزیه ست و نخری میگن بی کلاس جهیزیه ش ناقص هست و فلان !!!! شما اگر لیست جهیزیه آخرین عروس طایفه تون رو بخواهید ، با چندین صفحه مواجه میشوید !!!! آن هم با ذکر مارک تحقیق شده ! مثلا ماشین لباسشویی ۷ کیلویی بوش !!!! توستر فلان مارک!!!! حالا اگر توستر با اون مارک نباشه چی میشه ؟!!!! یا اصلا نخری چی میشه ؟‌ همه چیز باید طبق یک قانون باشه اگر قرار که چشم و هم چشمی هم بکنیم با " هم سطح " خودمون باشه ! مثلا پدر طرف مقابل کارخونه دار نباشه پدر شما کارمند !!!! این بالانس برقرار نیست تفاوت ما بین زمین و آسمونه خب کسی که پدرش ثروتمند باشه بهترین جهیزیه رو برای دخترش می گیره کسی هم که وضع مالیش معمولی یا ضعیف باشه باید بار به اندازه ی توانش بلند کنه !!!!! نمیخوام بگم نخریم بخریم ولی دیگه وسایل اضافه رو نخریم !!!! مثلا لازم نیست جاروبرقی هوشمند بخرید یه جاروبرقی معمولی هم کفایت می کنه حالا اتوی تو یقه نباشه چی میشه !!!! جعبه ابزار دیگه چه صیغه ایه !!! خدا رو خوش نمیاد تاوان چشم و هم چشمی های زنانه ی ما رو پدرمون که تو خرج روزمره ش مونده پس بده !!!! به خدا گناه داره ، به چه جرمی ؟‌ به جرم پدر بودن ؟ من موردی رو می شناسم دخترش ۲۷ سالشه شب ها از فکر جهیزیه ی دخترش خواب به چشماش نمیاد !!!! خواهشا این مسخره بازیا رو کنار بزاریم ، نگاه کنید چقدر پدر چقدر پشتیبان به خاطر چک برگشتی زندان هستند ؟‌ پدر عابر بانک نیست که ما بریم فلان وسیله رو که پولش برابر با ۲ ماه حقوق پدرمون هست رو بخریم که آخرشم عروس کنیم یه گوشه و بعدها که فوت کنیم نوادگانمون اونا رو بدن میراث فرهنگی به عنوان عتیقه !!!! 

البته قربون دل مهربون بعضی از دخترا هم برم که به خاطر شرایط مالی بد پدرشون خواستگاراشون رو رد می کنند ، چرا ؟ چون توقعات خانواده ی همسر نجومی و اون فکر پدرشه ، اینکه انقدر فکر پدرشون هستند قابل ستایشه اما بیایم دست به دست هم بدیم دنیاهامون رو بزرگ و بزرگ تر کنیم چیزی فرای جنسیت و دغدغه های جنسیتی مون !!!!! الان اوضاع اقتصادی کشورمون نا به سامان هست به یک جهیزیه ی معمولی به دور از وسایل اضافه و تجملات قانع باشیم . ما یه همسایه داریم هر سال فرش هاشو میده بیرون میشورند اونوقت پول شارژ ساختمون رو هشت ماهه نداده این چشم و هم چشمی نیست ؟ خب چراغی به خانه رواست به مسحد حرام است شما پول شارژتو بده بعد برو فرشاتو بده بیرون بشورند و وسایل خونه تو عوض کن ، یه چیزی که بهم ثابت شده اینکه ما ایرانی ها عادت می کنیم به همه چیز عادت می کنیم مثل کارتی شدن بنزین !!!! اول شوک میشیم بعد به زندگی عادی مون برمی گردیم ، وقتی برامون چیزای مهم تری باشه مدل کاسه و بشقاب عره عوره شمسی کوره یادمون میره ، ما داریم سطحی زندگی می کنیم چه اهمیتی سوگای اینور اونور ظرف و ظروف جدیدش چیه وقتی یه بحث روز پیش میاد هیچ حرفی برای گفتن نداشته باشیم ؟ شما یا یک زن هستید یا یک مرد لازم نیست مغزتون رو پر از افکار جنسیتی بکنید !!!! طرح میوه خوری فلانی قیمتی نیست که نو ذهنت بسپاری !!!! ما به خاطر این کارامون یک ظلم بسیار بزرگی به خودمون می کنیم اون هم اینکه سفر نمیریم تفریح نمیریم اون هم فقط به خاطر چشم و هم چشمی و قسط های عجیب و غریب ، کاسه کاسه ست مهم نیست قدیمی یا جدید ، مهم اینکه کارمونو راه میندازه اما سفر نرفتن آدمو پژمرده می کنه 

مادرشوهرهای عزیز ، خواهرشوهرهای عزیز شما دوست داشتبن پسرتون ازدواج کنه ، درست ؟ خب الان ازدواج کرده پس لطفا این عروس رو با عروس های قبلی تون مقایسه نکنید ، بی انصافی محض است اگر میخواستید هر دو عروس در یک سطح باشند دوتا خواهر و می گرفتید به این نکته ی مهم هم توجه کنید که پدر عروس طبق رسم جامعه سیسیمونی هم باید بدهند ممکن است حاملگی ناخواسته هم اتفاق بیفتد ، شما خودتون هم دختر دارین 


Maryam
متیو تل
۰۱ خرداد ۲۰:۲۴
امان از فشار روانی بی جهت به پدر خانواده از توقعات بی حد برخی اعضای خانواده
پاسخ :
واقعا ، بعضی از خانواده ها زیر فشار توقعات بچه هاشون ناااااااااابود میشن 
پسر شجاع
۰۱ خرداد ۲۰:۲۶
هعی ...
پاسخ :
بکش هعی که در این هعی سوزهاست 
Va hid
۰۱ خرداد ۲۱:۲۳
سلام
این پست عالی بود خانم مریم!!

من موندم این خونه های ۷۰ و ۸۰ متری و حتی کمتر چقدر جا داره اینقدر وسیله می ریزن توش! نمیشه از تو اتاق ها رد شد!! اخه یعنی چی!!
بعدش همش تقصیر خواستگار نیست!! بخش قابل توجهی دخترای این دوره زمونه عمدتا خیلی خیلی دهن بین شدن و حتی اگه پسر و خانواده اش اصرار نداشته باشن واسه چشم هم چشمی و کم نیاوردن پیش دوستاشون ولخرجی کاذب می کنن!!
و البته پسرهای زیادی هم هستن نگاهشون اینه دخترا جهیزیه زیاد و گرون رو بیارن خونه بخت!!!
پ ن: البته مشکل جوون ها فقط به این ختم نمیشه مشکل اشتغال و گرانی و مسکن با توقع و چشم هم چشمی نیست که دچار مشکل شده!! واقعا تو این قسمت ها جوون ها تقصیر ندارن!!

دلتون شاد
پاسخ :
سلام 
خیلی ممنونم 
واقعا بنده به چشم دیدم خونه ای که توش نفس آدم برمیگرده موقع اثاث کشی چقدر اثاث ازش بیرون میارن ، خونه که به خودی خود کوچیک هست کلی هم وسیله می چینند دیگه به قول شنا نمیشه توش راه رفت ، پرده ها همه چندلایه حالا کاری به هزینه ی میلیونیش ندارم دل آدم می گیره همه بدو بدو دنبال متد روز هستند اصلا به فکر اینکه ممکن افسردگی بگیرند از اینکه همه جا کیپ و آفتاب تو خونه نمیزنه 
آفتاب برای بدن خوب هست ویتامین d داره ، اکثر مردم از کمبود ویتامین d رنج می برند البته بگم قابل انکار نیست که آپارتمان های رو به رو اگر پرده نازک باشه کاملا دید دارند ، واقعا خونه ها دلگیر هستند وای اگر ویلایی نشین باشی و بخوای بری آپارتمان ، دو تا کلمه ی لاکچری و لوکسوری وارد جامعه شده و زندگی مردم رو تحت شعاع قرار داده میخوام یه جهیزیه ای بخرم لاکچری ، غذا درست کنم لاکچری ، ماشین لوکسوری ، یعنی چی آخه !!!! ما داریم درباره ی آحاد مردم صحبت می کنیم نه ثروتمندان خب کسی که خواستگاری دختر ثروتمند میره خب مسلما توقع جهیزیه ی کامل و شیکی داره و عروس خانم هم توقع عروسی شیک داره ، نظر من اینکه باید این مهمان ناخوانده از زندگی مردم رخت ببنده من موردایی رو می شناسم که نمیتونند ۹ نفر رو افطاری بدن ،‌چرا ؟ چون میخواد یه سفره ی رنگی بندازه ، ساده برگزار کنید همیشه گی ، اصلا دیگه کسی کسی رو نمی بینه همه ش تو آشپزخونه مشغول آماده کردن تشریفات ند ! مهمونی نباید میزبان رو خسته کنه اگر اینجوری پیش بره خیلی خیلی اوضاع بد میشه 
اشتغال و گرانی معقوله ای جدا از بحث ماست 

همچنین 
ft LALE
۰۱ خرداد ۲۱:۴۳
معتقدم هردختری که همچین توقعی از پدرش داره
خودش درس بخونه کار کنه با پول خودش بخره :)
خاله من یه نمونش
28سالگی ازدواج کرد و باب میلش جهزیشو خرید و به همه گفت مامان بابام خریدن :)
البته کمکشم کردن ولی نه اونقدری که خودشون انتظار داشتن
حالا ایرادی از مادرشوهرو پسرشو خواهرشو اینا نگیریم
دختر نباید قبول کنه اگه همسرش ازش درخواست چنین جهیزیه کرده همون دوره خواستگاری قبول نکنه
پدرو مادر مهم تره
تا یه غریبه ای که افتاده وسط زندگی
پاسخ :
آفرین به شعور و شخصیت شما 
پدر و مادر مهم تر از غریبه ای که تازه دو روز اومده تو زندگیت اما فک می کنید چند درصد از دختران جامعه ی ما اینطوری فکر می کنند ؟‌ متاسفانه همه ی هم و غم خانواده های ایرانی شده یکی دیگه شدن دو تا کلمه لاکچری و لوکسوری وارد جامعه ما شده و مردم به دنبال لاکچری بودن هستند که اصلا کسی هم تعریفی از این دو کلمه ارائه نکرده 
حالا فقط در امر ازدواج و جهیزیه نیست ها در همه ابعاد زندگی مشهود ، یه غذای لاکچری میخوام درست کنم ، صبحانه سوپر لاکچری و..... ما گم شدیم 
Elham ...
۰۲ خرداد ۱۰:۲۷
خیلی تجمل گرا شدیم متاسفانه:(
پاسخ :
حالا فقط در امر جهیزیه نیست در همه چیز تجمل گرا شدیم و فکر و ذکرمون یکی دیگه شدن شده 
حامد سپهر
۰۲ خرداد ۱۸:۳۰
چه دل پری دارین از این قضیه ((:
حرفتون حقه واقعا ، باید تاسف بخوریم به این ظرز فکرامون متاسفانه بجای اینکه درست بشه هر روز هم خانواده ها بهش شاخ و برگ میدن
یه آشنایی داریم آلمان زندگی میکنن چند روز پیش یه عکس تو اینستا گذاشته بود یه عصرونه ی اینترنشنال بود آش درست کرده بود و همسایه هارو دعوت کرده بود و مهموناش از چند ملیت مختلف بودن نکته ی مهم عکس لیوانهای روی میز بودن که شیش تا لیوان هیچکدوم یه طرح و یه اندازه و یه شکل نبودن و مهم تر اینکه با همونا خوش بودن حالا همین مهمونی رو تو ایران تصور کنید حتما باید ظرف و ظروف یه مارک و یه شکل و با بقیه وسایل ست باشه در حالیکه نه خوشی تو اون جمع باشه و همش هم پز دادن و کلاس گذاشتن میشه
پاسخ :
فکر کنم حرف دل همه هست ، واقعا یه عده وسایل اضافه میخرند و عده ای شون میدونند که این وسیله واقعا لازم نیست ولی انگار جزء اقلام جهیزیه پذیرفته شده ‌
همه چی میخریم اما دلامون شاد نیست تکلیف مون با خودمون معلوم نیست هر چی بیشتر در دل تجملات میریم بدتر اشباع میشیم انگار گم کرده داریم دنبال یه اتفاقیم که خوشحال مون کنه حالا با وسایل خونه ، دیزاین روز ، ماشین لوکس و مهمونی های مجلل و.... همیشه این جای خالیه وجود داره 
آفرین زندگی تو سادگی هست ، ساده برگزار می کنند اما دل هاشون شاد هست 
نمیدونم چه جوری تجمل گرایی مهمون ناخونده زندگی ایرونی ها شد و الحق خوب هم الگو سازی شد 
سید.ق.م
۰۳ خرداد ۰۲:۵۶
سلام
آفرین به این پست
آفرین به این تفکر
آفرین به این دغدغه
و لعنت بر چشم و هم چشمی
لعنت بر بیشعوری
لعنت بر بی فکری...
قراره دو نفر برن زندگی کنن اونم در آرامش نه در ناآرومی و مردگی غرق بشن!
حتی اگه یه نفرم به اسم مریم چنین تفکر و باور و شعوری داشته باشه خوبه و اندکی از دلسردکنندگی و ناامیدیها کاهش پیدا میکنه...
جوابت به مخاطبین مخصوصا به وحید پیتک و بعد از اون به حامد سپهر هم تکمیل کننده ی پستت بود و البته تحسین برانگیزه
این جمله ی طلایی رو هم از پستت در اوردم که دوسش داشتم:
((کاسه کاسه ست مهم نیست قدیمی یا جدید ، مهم اینکه کارمونو راه میندازه اما سفر نرفتن آدمو پژمرده می کنه))
پاسخ :
سلام 
خیلی ممنونم مثل همیشه لطف داری بهم 
میدونی سید باید چاره ای اندیشید که مردم خودباور بشن و به این چیزا افتخار نکنند ، متاسفانه جامعه ی ما مثل یه آدمیه که خوابیده و آماده تزریق هست هر کسی از هر وری میتونه بهش تزریق کنه بدنش اول شوک میشه بعد هم اون رو می پذیره ، شما اگر به جهیزیه ها و وسایل خونه ی دهه هشتادی ها نگاه کنی می بینی بخارشور و ماشین ظرفشویی و ... نبوده اما الان راحت مردم ماشین ظرشویی رو پذیرفتند و می خرند و توقع دارند ، جامعه معلوم نیست از کدوم سو هداست میشه و مردم هم سرشونو خمپ کردنو بله چشم قربان گو شدن ، هیچ کسی جای خودش نیست ، همین معقوله ی سفر میدونی چقدر پول سفرها دست نخورده تو کابینت و بوفه هست ؟ چقدر مردم دل مرده و افسرده هستند ؟ توقع سازی میشه و متقابلا مردم هم آری میگن به عنوان مثال کسی سه سال پیش یه دست مبل خریده زور زور به شوهرش فشار میاره الی و بلا باید مبلامونو عوض کنیم حالا وامصیبتا اگر جاری مبلاشو عوض کنه که دیگه هیچی ! من نمیدونم چرا به کپی رایت کردن علاقه داریم ؟ شب عید تولیدی مبل غوغاست ، فکر می کنی چرا ؟ چون بعضیا بعد سالی ماهی میخوان بیان خونه باید دیزاین عالی داشته باشه ، دقت کردی به جمله م ؟ " سالی ماهی " همه شده تظاهر ! همه دارند زیرفشار له میشن و این چشم و هم چشمی هم شده غوز بالا غوز ، زنان متوقع ، دختران متوقع نمیدونم ته این ماجرا چی میشه ؟ 
راه حلی که به ذهنم میرسه اینکه حسادت و خودکم بینی رو در خانم ها کاهش بدیم و به اعتماد به نفس کامل برسند و باور کنند سبک زندگی و نوع زندگیه بقیه به اونا مربوطی نیست ، هر کسی شرایطی داره این نکته مهمی هست برای دهه شصتی ها و هفتادی ها که مادران و پدران نسل فعلی هستند و خواهند شد 
:-)
سید.ق.م
۰۴ خرداد ۰۱:۰۲
آفرین درسته
این جمله هم جالب بود:
((جامعه ی ما مثل یه آدمیه که خوابیده و آماده تزریق هست هر کسی از هر وری میتونه بهش تزریق کنه بدنش اول شوک میشه بعد هم اون رو می پذیره!))
ذهن پویایی داریا
از یه طرف یه پست به این خوبی نوشتی اما در جواب کامنتا بازم کلی حرفا زدی
میگم مثلا کامنت بذارم (هععنتللنمکجچ) بازم در جوابش ممکنه یه طومار+یه جمله ی طلایی تحویلم بدی ههههه
پاسخ :
خیلی ممنونم بهم لطف داری 
سیستم بیان طوری هست که کسی جایی کامنت بزاره و صاحب وبلاگ گزینه ی اعلاناتش رو انتخاب کرده باشه به محض پاسخ کامنت توی پنلش بهش اطلاع داده میشه و میاد کامنتشو میخونه ، اگر به قول شما طومار هست به خاطر اینکه میدونم خونده میشه حداقل یک نفر و این برای من خیلی با ارزشه ، از این به بعد بهت میگم سپاس از حضورتون

علی اسفندیاری
۰۶ خرداد ۰۹:۰۴
هوم
تنها چیزی که الان روی برجک به ذهنم میرسه اینه :
هعیییییی
دختر است دیگر
خخخخخخخ
البته این مزاح بود
میدونی
فکر میکنم بخاطر اینه که خودشون زیر فشار خواسته ها شون نیستن بخاطر اضافه کردن ی وسیله یه تومنی به لیست شون یه لحظه اضافه کاری نکردند بلکه پدرشون ساعت ها و روزها اضافه کاری کرده
حسو حالشون مثل حس الان من نسبت به گربه ای هست که همین الان داره ازین پایین رد میشه میدونی شیطان درونم میگه علی یک تیر بزن کنارش این خوف کنه بپره هوا بعد هااار هااارر بهش میخندی یک کیفیی میدههههههههههه اصلا از فکر کردن به این کار دارم ذوق مرگ میشم
ولی میدونی چی باعث میشه من پا روی این خواسته خودم بزارم؟ و همه احساسات سرکشمو نسبت به این کار کنترل کنم و بزارم همون احساس بمونن و به مرحله عمل نرسند؟
اینکه میدونم خودم باید تاوان این تیری که میزنم رو بدم اگه ی تیر بیجا شلیک کنم باید برم دادسرای نظام و پرونده و جریمه و اضاف و بازداشتگاه و....بقول راننده تاکسی ها اصطحلاکش زیاده نمی صرفه
مشکل کار اونها دقیقا همینجاست (البته به نظر من) اینکه اونها تاوان این خواسته ها شونو نمیدن تاوان اونها رو پدران شون میدن.....
پاسخ :
بله اما خب نمیشه الگوسازی رو فاکتور گرفت خونه و زندگی و سر و صورتمون داره رونوشت میشه انگار تکلیفی به گردن داریم که بااااااااااید و حتما این وسیله با برند معلوم تو لیست جاهاز باشه نباشه ، نمیشه 
یه سری چیزا رو هم اینجا نمیشه گفت 
خیلی تاسف بار که فکر کنیم دنیا فقط برای ما انسان هاست ، اون گربه هم خانواده داره اگر شما یک تیر کنار اون گربه بزنید و اون سکته کنه و بمیره میدونید چی به سر بچه هاش میاد ؟ کاری به گناهش ندارم جون وجدان کار همون تاوان گناهو از آدم پس می گیره ، همه ی موجودات مادر میشن و بچه هاشونو دوست دارند هیچ وقت این کار و نکنید نه فقط به خاطر اصطحلاک و این حرفا به خاطر انسانی و بچه هاش 
Elham ...
۱۰ خرداد ۱۷:۰۹
یه پیجی تو اینستا هستش که عکس از خانه نو عروس ها میذاره.بعد من متوجه شدم بعضی از شهرها رسمشون هست که در کابینت ها و کمد ها رو باز میکنن خیلی وسایل رو میچینن روی میز ها و تخت و کابینت بعد مراسم جاهاز دیدن دارن به قول خودشون.راستش من اولین بار بود میدیدم از مامان که پرسیدم گفت ما رسمش رو نداریم اما هب به نظرمم خیلی رسم زشتیه
انواع وسایل حتی تاید و مواد شوینده هم میچینن که بقیه بیان ببینن به به و چه چه بگن و یه دنیا خرج اضافی که تو عکس ها مشهوده
واقعا نمیفهمم
طرف خونه شصت متری داره بعد قدر یه خونه٢٠٠متری وسیله میبره توش.خب خیلی اصرار دارین زیاد خرج کنین وسایل مورد نیاز رو بخرین بقیه اش رو پولش رو بگیرین بذارین حداقل برای یه روزی که رفتین خونه بزرگتر.با این همه شلوغ کاری قدمی توی اون خونه نمیشه برداشت چرا!؟چون حتما مد شده باید توی پذیرایی دو دست مبل باشه یکی استیل و یکی راحتی
اخه واسه یه خونه٦٠متری!؟؟؟
بیشتر شبیه اداره میشه
گیر کردیم توی چشم و هم چشمی:/
پاسخ :
بله متأسفانه رسم جاهاز دیدنی " مرسوم و پرطرفدار بود اما در سال های اخیر خیلی کم رنگ شده خداروشکر ، بله همینطور که شما میفرمایین در کابینت ها رو باز میزاشتند تا ایست بازرسی تموم شه ، تو جاهاز دیدنی کادو هم می برند فکر کنم عروس خانم کادوهای جاهاز دیدنی رو بفروشه بتونه باهاش یه پراید بخره از بس میوه خوری و .... میاوردند حالا خداروشکر این رسم بیخود برافتاده
چشم و هم چشمی تعریف خوشبختی رو هم عوض کرد مثلا میخوان بگن فلانی خوشبخته میگن برو ببین چه خووووونه و زندگی بهم زده  ، یه جوری هم میگن که تو باورت شه اونا خوشبخت هستند ، 
.. مَروه ..
۱۷ تیر ۰۰:۰۲
سلام مریم جان
آفرین به دغدغه های شما...

چشم و هم چشمی تعریف خوشبختی رو عوض کرده
واقعاا
واقعا
آدم ها دیگه خودشون نیستن
و این سطح لذت از زندگی رو خیلی خیلی پایین میاره
پاسخ :
سلام خوش اومدین 
لطف دارین عزیز 

مردم فکر می کنند هر چی خونه پر و پیمون تر باشه مرفه تر دیده میشن دیگه اینو حساب نمی کنند کخ دیدن مردم کسری از دقیقه ست آخر سر خودشون می مونند و کوله باری از بدهی 
کاملا موافقم 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان