ارابـه ی آرامـش

سلام 

سیاستی برای زندگی وجود ندارد همانطور که یک نسخه برای هر بیمار و بیماری تکرار نمی شود ، فکر می کنم سه تا نکته برای داشتن آرامش خیال کافی باشه 

۱ : توقع مان را از دیگران به صفر برسانیم ۲ : توقع دیگران را از خودمان به صفر برسانیم ۳ : همیشه بد بین باشیم ، اوهوم مورد سوم رو درست خوندید " بدبین باشیم " اگر پیش از پذیرش مسئولیت و امانت به اتفاقات بدی که ممکن بیفته فکر کنیم و اون رو رد کنیم از استارت خرید یا سفر و تفریحات نیمروزی تا پایان آن لذت خواهیم برد چون نیازی ندارد مدام حواس مان به کسی دیگر باشد حالا هر جا و هر کاری که میخواد باشه ، فکر می کنید افرادی که در سقوط هواپیماها و خروج قطار از ریل و سیلاب و طغیان رودخانه ها و.... از دست رفتند همه با والدین و خانواده ی شان بوده اند ؟ یعنی بچه ای به امانت همراه خاله و عمویش نبوده ؟ چه کسی پاسخ گوی والدین آن افراد هست ؟ 

فکر می کنم اگر از امروز تصمیم گرفته اید این سه مورد را در زندگی تان اپیدمی کنید روی مورد دوم تمرکز کنید با توجه به سن و شخصیت طرف مقابل بدونید کجا سکوت کنید ، کجا خودتان را به نشنیدن بزنید ، در موارد بحرانی مثل مسئولیت سنگین خارج از توان تون با یک لبخند بزرگ‌ روی تان را به سمت دیگری کنید ، مراقب احساسات تون باشید که سمت جنون نره تا کار دست تون بده 

یادمه یه بار در پارکینگ خانه ی خواهرم را باز کردم تا از پله ها بالا بروم به یکباره جیغ و هوار دو زن مواجه شدم آدم شجاعی هستم خودم رو آماده کرده بودم با صحنه ی قتلی ، یه آدم نیمه جون مواجه بشم چون یه زن مدام می گفت میدونی چی میشد مرده بود و پشت بندش ناسزا رسیدم طبقه ی دوم دیدم یه دختربچه گریه می کند و همسایه هایشان جمع شده اند از یک خانم جریان را پرسیدم گفت این دوتا خانم با هم جاری هستند این دختربچه وقت و بی وقت هر وقت دلش بخواد خونه ی عمویش می رود امروز با دست زده تو سینه ی پسرعمویش و او هم گریه کنان شکایتش را به مادرش برده او هم عصبانی شده در خانه را باز کرده و بچه را به بیرون پرتاب کرده و حالا مادرش آمده فحش و فحش کشی که اگر بچه م سرش میخورد به نرده مرده بود و میتونستی مثل آدم دست بچه را بگیری بیاری پشت در خانه م نه اینکه پرتش کنی از خانه بیرون !!!! حرف هایش کامل منطقی بود اما نمیتوان تعیین کرد حق با کی بود ؟ حالا چون که دوتا جاری در یک ساختمان زندگی می کنند دلیل بر این نیست که بچه ش مدام به خانه ی عموش برود ، اگر شما آرامش میخواهید خب جاری هم آرامش میخواهد ، اگر مادر ( دختربچه ) به مورد اول توجه می کرد و مادر ( پسربچه ) به مورد دوم توجه می کرد هیچ کدوم شان هتک حرمت نمی شدند ، آدم باید سنگین و رنگین باشه بچه عقلش نمی رسد در را قفل می کرد و کلید را برمیداشت ، هر بچه ای قلقی دارد کافیه آن را پیدا کرد تا ساکتش کرد ، از هوش سرشارشان برای فرهنگ صحیح استفاده کنید ، با استفاده از آموزش ساعت از او بخواهید گاهی اوقات در ساعت های ممنوعه به شما گوشزد کند الان وقت زنگ یا رفتن به خانه ی کسی نیست 






Maryam
پریسا سادات ..
۲۷ مرداد ۱۰:۳۳
ممنون:)
پاسخ :
نمیدونم چرا حس می کنم نخوندین ، در هر صورت بابت حضور ارزشمندتون تشکر می کنم 🌹
لقمان ...
۲۷ مرداد ۱۳:۰۹
مرسی
پاسخ :
نمیدونم چرا حس می کنم نخوندید ، در هر صورت بابت حضور ارزشمندتون تشکر می کنم🌹
سعید بیگی
۲۷ مرداد ۱۳:۱۱
سلام
آفرین! مورد 1 و 2 رو قبول دارم. در باره ی مورد 3 هم در برخی موارد بد نیست، اما اگر ادامه پیدا کنه آدم نسبت به همه کس و همه چی بدبین می شه و دیگه از هیچ لحظه ی زندگیش لذت نمی بره. باید همونطور که گفتید فرهنگ روابط اجتماعی رو بلد باشیم و به بچه هامون هم یاد بدیم. پاینده باشید.
پاسخ :
سلام 
مرسی از حضور ارزشمندتون 🌹
لطف دارین ، منظور از مورد سوم اینکه احتیاط شرط عقل ، اگر مسئولیت یه امانتی رو قبول کنی یه اتفاقی بیفته کی مسئول شناخته میشه ؟ حالا نه فقط آدم بلکه اشیا و لباس و هر چیز دیگه ای 
سری که درد نمیکنه رو دستمال نمی بندن 
از این جهت میگم بدبینی بد نیست نه به همه کس و همه چیز فقط نسبت به مسئولیت امانت و 
 خارج از توان 
موافقم ، سلامت باشید شما هم همینطور🌹
لقمان ...
۲۷ مرداد ۱۳:۴۲
چرا خوندم واستفاده کردم اما نظر خاصی نداشتم
پاسخ :
😋پس مطلب جامعی بوده ، ممنونم🌹
فتل فتلیان
۲۷ مرداد ۱۵:۰۸
سلام
توی مورد 2 دارم رو خودم کار می کنم ولی خوب وضعیتم توش نسبی هست
اما مورد 3رو می تونیم با مسولیت پذیری هم تا حدودی یکی بدونیمش البته یه جاهایی با هم تفاوت دارن اینو بهتر متوجه شدم وقتی تا اخر پستتون رو خوندم اما در کل حس کردم یکی هستن
من یه مورد 4هم بنظرم اومد البته با اجازتون
:این که کمتر تو کار دیگران دخالت کنیم و بقول به خودمون بگیم به تو چه
پاسخ :
سلام 
تشکر بابت حضور ارزشمندتون 
چه عالی ، در مسیر به اوج پیشرفت فکر کنید ، یه وقتایی بعضی از افراد بدون در نظر گرفتن "توانایی های" فرد ازش توقع دارند آن هم به جرم نسبت وقتی در چنین خانواده ای هستیم ناچار باید این کار و انجام بدیم 
نه فرق می کنه ، امانت داری مسئولیت سنگینی داره باید تمام مسائل منفی رو در نظر گرفت مثل فامیل ما که فیلم عروسی شون تو لپ تاب بوده هم فیلم عروسی خودشون به سرقت رفته هم فیلم عروسی دو نفر دیگه !!!!! خوش بین بودن نسبت به امانت دیگران اصلا خوب نیست در زندگی آتی هم اصلا خوب نیست بد رو در نظر بگیریم که برای خوب " تلاش کنیم تا تو ذوق مون نخوره همه مسائل باید در نظر گرفته شه ، مثل رانندگی در وقت خواب آلودگی طرف به این فکر می کنه تا سپیده ی صبح به مقصد رسیده ولی دیگه به این فکر نمی کنه که خواب آلودگی خودشو سرنشیناشو خدا می کشه یا راهی بیمارستان می کنه 
بله این گزینه باید گزینه یک باشه اما مفهوم پست چیز دیگه ای بود 

پریسا سادات ..
۲۷ مرداد ۱۹:۵۰
نه اتفاقا
اگه نخونم خودم اطلاع میدم من معمولا نمی خونم متن های طولانی رو اما تو متن هاتو انقدر خوب می نویسی میخونم.
موضوعش یه جوریه آدم پوکر میشه:|
پاسخ :
مرسی 🌹
به خدا پریسا جان موندم کوتاه می نویسم میگن جای کار داشت ، طولانی می نویسم میگن طولانی بود نمیدونم چیکار کنم 😞
پریسا سادات ..
۲۷ مرداد ۲۰:۵۹
اشکال نداره همین طولانی رو می خونیم گلم:))
دستت طلا
:)
پاسخ :
پریساجان ، کامنتت کلی بهم انرژی داد ، ممنونم بابت همه چی😋
لیمو جیم
۲۷ مرداد ۲۳:۴۲
حدود دو ساله که دیگه از کسی توقعی ندارم.ارامشم خیلی بیشتر شده
و کاری کردم که اتفاقا همین یکی دو ماه اخیر همه دارن ازم بی توقع میشن.راضی ام


اما مورد سوم رو باید بیشتر تلاش کنم
پاسخ :
بله ، موافقم توقع زیاد از دیگران داشتن یا دیگران توقع زیاد داشته باشند هر دو منجر به خودخوری میشه 
توقعات سنگین منظومه نه سطحی ها ، بستگی به شرایط هر فرد داره فقط کافیه باعث خودخوری نشه ، مهربانی خیلی خوب هست لیموی مهربان باش در حد توانت کمک کن 



بدبینی نسبت به افراد نه !  به امانت پذیری و مسئولیت هایی که بهت سپرده میشه 
اگر بد رو در نظر داشته باشی نهایت تلاشت رو می کنی که اون اتفاقا نیفته اما با دید خوش بینانه نگاه کنی ممکن اون طور نشه که فکرشو میکردی 
مثل مسئولیت سنگین مسافرت بردن بچه ی خواهر یا اقوام یا پذیرش وسیله ی شخص دیگه ای ، هیچ تضمینی برای اتفاقات خوب وجود نداره شاید یه سارق وارد خونه تون شه و اون وسیله رو ببره یا در راه سفر تصادفی چیزی نکنید ، اگر اتفاقی برای بچه بیفته مسئولیتش با شماست 
بی نام
۲۸ مرداد ۰۱:۰۳
سلام.
مورد اول رو فهمیدم و قبول دارم و خودم هم قبول دارم.
اما مورد دوم رو خوب نفهمیدم. چطور مادر پسربچه به مورد دوم توجه نکرد؟
در مورد بدبینی منظورتون به افراد هم هست؟ چون اگه آدم بدبین باشه ممکنه به مسائل کمی بیش از حد حساس بشه. اینطور نیست؟
پاسخ :
سلام
بله به خاطر اینکه انقدر گذاشته بود بچه جاریش وقت و بی وقت بیاد خونه ش که کار به اینجا کشیده بود ، میتونست خیلی با نرمی و آرامش به جاریش می گفت که بچه ت سر ظهر و وقت و بی وقت خونه ی ما میاد ، فکر می کنم منتظر یه همچین اتفاقی بود که این کار و انجام بده 
نه ما در این پست درباره ی افراد صحبت نکردیم ، بدبینی نسبت به افراد اصلا خوب نیست 
امانت " پذیری هست حالا میتونه اشیاء یا بچه باشه که مسئولیتش سنگین ، مثلا فرض کنید یک نفر میاد به شما یک وسیله ای را امانت میدهد ، آیا شما میتوانید تضمین کنید که خانه ی شما دزد نیاید ؟ یا خدای نکرده خدای نکرده خانه ی تان نسوزد ؟ یا آن وسیله نشکند ؟ 
مسلما از آینده کسی خب ندارد  

سا قی
۲۹ مرداد ۱۸:۲۲
من با نکته 1 بیش از دو نکته دیگر موافقم

عالی
پاسخ :
خیلی وقت که این نکات رو پیشه ی زندگیم قرار دادم ‌، خوشحالم که مفید واقع شده براتون ساقی عزیزم
🌹
پســـــــــــــر روزگــــــــــار
۳۰ مرداد ۱۵:۵۲
تو این پست دیدتون یه جوریه :)
پاسخ :
دقیقا چه جوری ؟ :)
پســـــــــــــر روزگــــــــــار
۳۱ مرداد ۱۴:۲۸
نمیدونم :/
پاسخ :
شاید پست پر از ابهام بوده ، در هر صورت این وظیفه ی من که برای شما تشریح کنم 
منظورم در این پست این بود مثلا خواهر نباید بچه شو امانت بده دستش ببره یه شهر دیگه چون ممکن هزار جور خطر پیش بیاد 
یا قضیه ای که پست رو کامل تر کرد مشاجره ی دوتا جاری با هم ، نمیشه که به جرم نسبت ها از دیگران توقع داشته باشیم بچه ی ما رو نگهداره از هر کسی باید تا یه محدوده ای توقع داشت که آخرش منجر به هتک حرمت نشه 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان