ارابـه ی آرامـش

Maryam
۱۳ نظر

دخـتـرک کــلـاه بـه سـر

Maryam
۱۹ نظر

دوزخ کـلـام

Maryam
۱۷ نظر

خـلـقـت گـریــزے


این متن ویرایش شده است 


Maryam
۲۰ نظر

ســوســول بازے

سلام 

ترس از تنهایی حسی جدانشدنی از بشر بوده اما هرگز دوست نداره که به زور خودش رو به جمعی کوک بزنه پس تلاش کرده برای روابط جمعی و دوستانه اما بدیهی هست که گاهی از الگوهای غلط کپی برداری کنه 

متاسفانه کلماتی مثل لوکسوری و لاکچری و ... بسیار در ادبیات ما جا باز کرده یا کلماتی نازیبایی مثل 

می زنگم بپاک ، می پاکم و.... در کمترین زمان همه ی این اتفاقات افتاده با کمترین میزان انرژی 

حالا چه کسی پاسخگوی این ادبیات هست ، خدا میدونه ؟ 

یک بار از یک خانمی که از من بپرسید باید جلوی یک خانم باکلاس چیکار کنم که کم نیارم ؟ گفتم باکلاس در نگاه تو به چه معناست ؟ عجیب بود هیچ پاسخی نداد ! اما به دنبال " بودن " بود 

برام حیرت انگیز بود چطور ممکن تعریفی از باکلاس بودن نباشه و حتی فردی نتونه اون رو برای خودش تعریف کنه اما دنبال این باشه که مثالش باشه ! 

ابتدای پست حرف از تنها شدن زدم ، گاهی اوقات بهای تنها نبودن بسیار گزاف است مثلا : باید موقعی که میخواهیم عطسه کنیم دستمال جلوی دهانمان بگیریم ولی عده ای شاید به این کار درست و فرهنگی بگویند سوسول بازی یا پاستوریزه بودن !!!! انسان باید خودخواه نباشد و طرزفکرش محدود به خودش نباشد شاید دو قدم جلوتر یک شخصی را دیدیم خواستیم به او دست  و روبوسی کنیم و این باعث میشود که آن فرد آنفولانزا بگیرد ،  به نظرم سوسول بودن به معنای رفتار درست و اجتماعی اصلا هم بد نیست ، شاید یک روزی یکی پیدا شود و به ما بگوید تریاک نکشیدن یعنی سوسول بازی پس باید بریم تریاک بکشیم ؟ هیچ توجیهی برای زیر پا گذاشتن رفتارهای درست وجود نداره 

نمیشه برای اینکه جزء دسته ی خاصی باشیم هرکاری رو انجام بدیم تا توسط افراد آن دسته مورد تشویق قرار بگیریم مثل همسایه کناری ما که زباله هایشان را ساعت ۱۲ شب بیرون می گذارد آن هم نه در سطل شهرداری بلکه کنار درخت !!!! یا آن مشتری میان سالی که در آن سوپری دیدم و قصدم خرید آب معدنی بود و قصد حرف زدن با من را داشت در صورتی که او را نمیشناختم ، یا آن عزیزانی که در اینستاگرام دیگران را ریپلای می کنند و حرف های نامربوط می زنند و تهمت های بزرگ بزرگ می زنند ، یا افرادی که زیر پست خودکشی و یا تسلیت فوت یک عزیز کامنت های غیراخلاقی می گذارند  یا باتوجه به اوضاع اقتصادی به هنرمندان خارج نشین فحاشی می کنند که البته بوی تعفن حسادتشان هوش از سر می برد ، تائید حرف های من روی تابلوهای کنار گل کاری های پارک و فضای سبز مشهوده چرا باید برای گرفتن عکس یا لایو روی چمن ها برویم ؟ اصلا بعد مالیات رو هم در نظرنگیریم ، این گل ها به پارک و یا فضای شهر زیبایی می دهد بعضی ها فکر می کنند گل بکنند خیلی شاعرانه به چشم می آیند اما در اصل اینطور نیستند و در گروه کاملا بی شعورها دسته بندی میشن یا آن بزرگواری که با دوتا بچه کوچک وارد مغازه میشه بچه ش ریل در و چنان می کشد که نزدیک است بشکند و سر و صورت زن و بچه ی مردم شیشه ها بریزند و کلی بخیه بخورند !!!!! دیگران مسئول عدم توانایی کنترل فرزندان بقیه نیستند ، یا آن بزرگوارانی که زن و شوهری وارد مغازه ای می شند بچه شونو روی میز می گذارند و فروشنده رویش نمی شود چیزی بگوید 

 درست رفتار کنیم حتی به بهای تنها ماندن که صدالبته اطمینان میدهم که اگر باکلاسی باشد بی شک اینان هستند افرادی که با نشست و برخاست با آن ها چیزی می آموزی و کلی حس خوب دریافت می کنی 

Maryam
۱۵ نظر

یک اسم دیگه برای این وبلاگ ؟‌

سلام 

این پست موقت هست و بعدا از دسترس خارج میشه 

اگر بخوام اسم وبلاگ رو تغییر بدم شما چه اسمی رو پیشنهاد میدین ؟‌


Maryam
۳۲ نظر

زیان های هنگ آلود



سلام 

این روزا در ساختمان رو که باز می کنی انگار یک فرشته ی آتش بال کشیکت رو می کشه تا محکم به صورتت سیلی بزند و چربی های پوستت به لباس نازکت بچسبد ، این چه کار ناجوانمردانه ای که بعضیامون در پیش گرفتیم اون هم با توجیه اینکه اون فروشنده س وظیفه شه لباسایی که میگیم بیاره نشون بده !!!! یه جوری زندگی کنیم که خدارو خوش بیاد تو این ظل گرما یک طبقه لباس میارن آخرشم یه دونه شو برنمیدارند !!!! خب این چه کاریه بنده ی خدا گناه داره !!! یه بار وارد یک مغازه لباس فروشی شدم دیدم بوی پیاز داغ میاد دیگه ریل در و نکشیدم نه سلام نه خداحافظ زدم بیرون ، خب این خدا رو خوش میاد یه فروشنده اعتماد می کنه کار و میده ببره خونه بعد میره یه گونی پیاز سرخ میکنه بعد تازه یادش میفته عه یه لباس امانتی داشته !!! خب عزیز من اتاق پروو که هست ، نه مشگل داری ببر خونه بپوش دیدی تنگ بردار بیار ، خب اون بنده ی خدا گناه که نکرده ، این رسم احترام و اعتماد ؟ من واقعا قصد خرید داشتم چون عادت ندارم بی خودی برم تو مغازه ، خب رفتن من یک ضرر برای اون مغازه شد حالا بحثی سر قبل و بعدیای من نیست ، یه بار هم تو یه مغازه لباس مجلسی بودم  یه خانم اومد ، فروشنده  دوتا طبقه لباس آورد بعد که میز پر لباس شد در کیفشو باز کرد گفت نگاه کن به خاک بابام پول ندارم وگرنه همه شونو دوست داشتم خوب بودن !!!! منو میگی هنگ کردم این چه حرکتی بود این خانم کرد ؟ ولی فروشنده ریلکس بود و گفت حالا خودت این لباسارو جمع کن ، اون هم برداشت شل و ول تا کرد فروشند دید بیشتر از قبل داره مورد تمسخر قرار می گیره گفت لازم نکرده تشریف ببرید ، فروشنده با عصبانیت شروع به تا کردن کرد و می گفت منو مسخره کرده این همه لباس ریختم رو‌میز آخر به من میگه به خاک بابام ، اصلا من از کجا بدونم تو بابات مرده و.... 

بعضی از افراد هستند حوصله ی شلوغی رو ندارند از پشت ویترین نگاه می کنند مغازه کسی هست یا کلی لباس رو میزه داخل مغازه نمیرن ، همین کار اون خانم مانع کسب مغازه دار بود  

 یه تاپ آورد گفت نگاه کن این لک ها رو لباس تر و تمیز دادم برده پروو پوشیده با لکه های عرق آورده بیرون پس اون جعبه ی دستمال کاغذی رو میز برای چی هست ؟ سطل زباله برای چی هست ؟ گذاشتم که بدنشون رو‌ خشک کنند من این تاپ رو جلوی کی پهن کنم ؟ تو مرام ما نیست لباس رو بدیم خشکشویی بدیم دست مردم ، مجبورم نصف قیمت رد کنم بره ، رفتم تهران دوتا کیسه جنس آوردم ۱۰ میلیون شده !!!! من مگه درآمد دیگه ای دارم ؟ یه شلوار جین آورد گفت اینو دادم اتاق پروو پوشیده و نپسندیده  باز کردم دیدم رژلبی شده !!!! گفتم این چیه ؟ گفت شلوار گرفتم به دندونم نیفته زمین !!!! ببین خانم محترم از صبح تا شب فروشنده ها چه چیزایی می بینند 


Maryam
۱۵ نظر
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان