ماتیک ماسیده
اجتماعی یعنی پست بدون مخاطب
سلام
مخاطب چند خط ابتدایی حرف هام معلوم الحال هایی چون تتلو هست که چند وقت یک بار در مجازی گونه ها را خیس می کنند
شما که فتوای به حجاب و تبرئه کردن متجاوز میدین لطفأ به سوألات بی پاسخ بنده پاسخگو باشید
۱ : زمانی که آتنا در حال تجاوز بود مرد متجاوز را چه خطاب می کرد ؟
۲ : در آخرین سکانس های زندگیش به چه چیزی فکر می کرد ؟
اگر پاسخ گوی این دو سوال بودی بعد فتوا بده ، باتشکر !
سخنی با خواهرای گلم خصوصأ زیر ۲۰ ساله ها
خواهر من ، هرگز سمت عشق نرو که ته این راه جاموندن عطر دست یک پسر در ماشین
خواهر من ، آزاد به معنای واقعی باش بستن بال و پرت در آغوش پسر آزادی و روشن فکری نیست
خواهرم هیچ پسری در سکس گریه نمی کند ، امثال آتناها دیده می شود و هشتک ها برایشان زده می شود اما تو و امثالت همچون قطرات ناپیدای اشک زیر دوش در چاه حمام فرو می روید
موقعی که تو به خاطر حرف های پسری که در درون دلش عروسی ست و روی صورت چروک رمانتیک ، امثال آتناها کجای دنیای تو هستند ؟ کی تو رو می بینه ؟ کی برای تو هشتک می زنه ؟ کی به تو میگه قربانی عشق ؟ کی از تو دفاع می کنه ؟ میگن کرم از خود دختره بوده لابد !!!! آتنا یه لحظه بانو شد و زندگی با اکسیژن های بانوان رو درک نکرد و رفت اما انقدر بزرگ شد که تو زیر رفتی و شدی یک فاحشه . می بینی چه یقه ها برایش جر می دهند ؛ اما تو چی ؟ تنهایی شرف دارد به رفتن هرم نفس های یک پسر که بزاقش از بزاق گرگ هم نجس تر ! مگه قصه ها دروغ هستند ؟ قصه ها از دیده های یک نویسنده ست
خواهرم نابود می شوی پیش از این که ماتیکت تمام شود مثل همان ماتیکی که روی لب پسری ماسیده شد
نمیگم ساپورت نپوش ، بینی عمل نکن ، پروتز نکن ، همه اینا خوبه ! نمیگم برو چادر بپوش و از خونه بیرون نیا ، بیا اما مراقب کف دست هات باش ، نمیگم کارایی کن که خودمم انجام نمیدم مثلأ برو پای منبر و مجالس مذهبی ، هر کاری دوست داری بکن فقط مراقب کف دست هات باش ، اگر سمت پسر بری میشی شصت و هفتمین مخاطب خراب یک پسر . میشی مضحکه خنده ی یک پسر پیش دوستاش ، که از شرافت شکاف خورده ت بگویند و مست کنان عربده کشی کنند ، هیچ پسری پیش از ازدواج دختر موردعلاقه اش رو تست جنسی نمی کنه ؛ اتفاقأ گواهی سلامت هم ازش می خواد
کمی توی انیستاگرام چرخ بزن ببین چه کامنت هایی زیر پست های دخترای عادی و خواننده ها میزارند ؟ نگاه کن ، ببین کی دم از عشق می زنه
عشق و عاشقی یعنی خودفروشی که تن فروشی شرف داره به خودفروشی بی سود
تن فروش تنشو می فروشه و پول می گیره اما خود فروش مثل کارگری که انرژی هاشو می سوزونه و مثلا یه ساختمون می سازه و کیف و کوکش میشه مال یکی دیگه ؛ کی کمر دردشو می کشه ؟ کی از فرط خستگی و به خاطر بالا سر بودن صاحب کار کلنگ به پاش می خوره ؟ کی از درد کمر درد و پا درد خوابش نمی بره ؟ اون کارگر بدبخت !
سمت عشق نرو ، سمت عشق نرو ، سمت عشق نرو
امثال معلوم الحال هایی چون تتلو نیازی به این نیست که خدا درختان را موقعی که دختران از دبیرستان ها تعطیل می شوند ، تکان بدهد
آتناها بزرگ می شوند اما کی به کسانی که در دهه ۲۰-۳۰ که دخترا و زن ها بهشون تجاوز می شد و به خاطر نبود اینترنت صداشون تو گلو خفه میشد فکر می کنه ؟ کی به اون دخترهایی که زنده به گور شدند فکر می کنه ؟
کی به دختربچه ی دو ساله ای که دامنش را عمو و دایی اش بالا می زند فکر می کند ؟ کی می تونه حال دختر ۱۶ ساله ای که وقتی به گذشته اش فکر می کند می فهمد فلانی به بهای یک شکلات به او تعرض کرده درک کند ؟
کی میتونه حال منو در اسفند ۹۴ برای خرید عید به فروشگاه لباس رفتم وپسره داشت شاگردش رو ..... تصور کنه ؟
خواهر من تو ندار باش ولی کمر خم کن یک شبه پولدار میشی به خاطر برجستگی هات ، تو این زباله دونی کدوم گوری دنبال عشق برم ؟!!!! که پیرمرد با صورت پر از لک و پیس به دنبال دختر جوان بوق زنان می رود که شکارش کند
چطوری تموم این صحنه هارو توی صورت آتنا و ستایش ها منعکس کنم ؟
دنیای من فقط آتنا رو نداشت ، اگر قرار بر دست گرفتن ذره بین هست ، تمامی زوایای قضیه رو نگاه کنید نه فقط ذره بین روی یک اسم باشد
وقتی افسار فرهنگی جامعه من دست آرتیست هاییست که اسم اسلام رو یدک می کشند و تک به تک بازیگران زنش دست به افشاگری که آموزشگاه های جنسی برای بازیگران هالیوود هستند ، جامعه پر می شود از معلوم الحال های ملعونی چون تتلو
بعدأ اضافه کرد : قبلأ به تعیین جنسیت فکر نمی کردم و مثل باورهای روتین جامعه به سلامت بچه فکر می کردم اما الان به تعیین جنسیت فکر می کنم که بچه م پسر باشه البته هر کسی می تونه هر باوری داشته باشه و جامعه رو گلستون ببینه ولی من زمین رو جای خوبی واسه کاشتن گل نمی بینم