میخک های تهرون
سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵، ۱۱:۲۷
سلام دوستان عزیز صبح دل انگیزتون بخیر و شادکامی
دیروز به همراه مادر ساعت ۱۵:۳۰ تشریف بردیم تهران جهت عرض ادب و نشان دادن رادیوگرافی مان محضر دکتر بزرگوار و برای اولین بار یک اتفاق جالب انگیزناک افتاد من در ماشین در حال حرکت خوابم می برد و هر بار با بوق ماشین کناری و بوق های گاه و بی گاه آقای راننده چرت ما پاره میشد و ما هم در حد مردن قلبمان می تپید من هرگز خواب در ماشین در حال حرکت رو تجربه نکرده بودم و مکرر این اتفاق افتاد صحنه ای دیدم که مرا به فکر فرو برد چشمان معصوم یک پسر که در چشمانش التماس فواره می زد که ازش گل بخرن و راننده ها بی توجه از پس و پیشش عبور می کردند دلم براش کلی سوخت من کسی را نداشتم که برایش گل بخرم تازه در آینده هم برای کسی گل نخواهم خرید بگذریم جلوتر پسر بچه ای رو دیدم که روی اسپورتیج ها و جنسیس ها به امید دست نوازشی شیشه پاک کن می پاشید و راننده سر جنگ با تلفنش داشت و برف پاک را زد و پسر لبخند تلخی زد و از کنار ماشین ما گذشت نمیدونم پیش خودش چی فکر کرده بود مگر هر کی جنسیس سوار است دل خرج کردن دارد ؟ اتفاقا آن ها ناخن خشگ تر از اهالی قشرهای دیگر هستند من اگر روزی جرات پیدا کنم گواهی نامه بگیرم و ماشین خریدم نه تنها پول شیشه پاک کردنش را می دهم بلکه پول غذایش را هم میدهم معنی نگاه مردم به آن ها مثل سوسگ سیاهی که کمرش با دمپایی شکسته و هنوز جون نکنده او دزد نیست ، هیز نیست ، زن باز نیست او محتاج نان شبش است همییییییییین طرف ۱۰۰ تا دختر در ماشین می برد ول بازی او را مهندس خطاب می کنند اما یک دستفروش یا آدامس فروش های چهارراه رو دزد !!!!!! نمیدانم چندین بار در طی روز آرزوهایش را زیر لاستیک های ماشین های ۲۰۱۶ و گذر موقت دفن می کند خدا میداند چه کسانی دلش را شکستند اصلا خدا آن ها را می بخشد ؟؟؟؟ زنی از یک مبلمان فروشی لوکس بیرون آمده و صدایش را کلش انداخته و با تلفن دعوا می کند و ما دیگر به اظهار لطف به جد و آباد طرف مقابل نرسیدم و زنی زیبا و چشمانی زیبا در پیاده رو می رود و مردی زانتیا سوار در نخ او واقعا هر بار تهران می روم سرسام می شوم از بوق های گاه و بی گاه ریبن های ست با تی شرت و بازوهای پر چربی مردان و گل فروش هاش
من همیشه از دستفروش ها خر ید می کنم من آدم پولداری نیستم شاید از قشر متوسط رو به مرفه باشم و کمر خم می کنم و جنس هایشان را چارخا می زنم و اگر به چشمم چیزی بیاید می خرم تا کمر مردی جلو زن و بچه اش خم نشود پارسال عید یک تونیک زیبا از یک دستفروش خریدم آنقدر هم زیباست که نگو هر بار مهمان خانه مان بیاد اونو می پوشم از بس زیباست و در مغازه های دیگر هم دنبال تونیک رفتم اما هیچی مثل اون نبود امسال عید هم از یک دستفروش خرید خواهم کرد حتی شده یک جوراب او دزد نیست !!!!! دنبال زن مردم نمی رود !!!! ماشینی نداردتا در نخ کسی برود و چشمش جایی جز کیف و جیب مردم را نمی بیند که ریبن بزند او از جیب مردم می خواهد یک شانه تخم مرغ بخرد در جیبش کارت رسنوران نیست قبض قرض هاشه اینو درک می کنم او دزد نیست یک انسان است بیاییم نگاهمان را نسبت به قشر دستفروش و آدامس فروش های چهارراه تغییر بدیم حتی اگر شده برای عید یک جوراب از دستفروش ها بخریم بببنیم چه سالی میشه امسال چرا که خدا برکت زندگیامونو با لبخند اون ها بیمه می کنه اگر همیشه لنگیم به خاطر اینکه انفاق نمی کنیم ، من شکر خدا هیچ وقت لنگ نمی مونم هر چی خواستم خریدم نمی خوام حرفای خوشگل خوشگل بزنما نه چون اصلا به سیسمم نمی خوره فقط می گم رحم داشته باشیم اگر قبول ندارید امسال و آزمایشی این کار و کنید نتیجه داشت ادامه بدید نتیجه نداد دیگه چیزی از دستفروش ها نخرید شما که چیزی از دست ندادید صاحب یه چی شدید حالا امسال سال آزمایش
خدایا کمکم کن نگاهامو کنترل کنم تا تیزی چشمانم دلی را جراحت ندهد
خدایا کمکم کن دچار خودبزرگ بینی نشوم
خدایا به همه مردم دل خوش بده تا کسی در خیابان با سایه اش حرف نزند
خدایا امسال و سال پر از خیر و حال و انرژی مثبت قرار بده
خدایا همه بیماران و شفا بده و شب عید همه در کنار هم باشند و کسی در لباس بیمارستان سالش را عوض نکند
خدایا امسال سال دلخوشی زوج های منتظر باشه و دامن همه شون سبز شه
خدایا کمکمان کن دل سالمندانمان را به دست بباریم و از ما همیشه راضی باشند
خدایا اسیران خاک ، تازه گذشتگان را ببخش و بیامرز
خدایا غم و درد و رخت عزا از همه مردم دور باشه ان شاالله
خدایا کمکم کن در خریدن لبخند یک کودک برای آزادی پدر زندانیش شریک باشم
خدایا امسال همه بتونند لباس نو بخرند
خدایا هیچ بنده ایت با مشگل مالی سالشو شروع نکنه
خدایا سفر همه مسافرا بی خطر باشه و امسال شاهد کشته شدن مسافران نوروزی نباشیم
خدایا هیچ جا جنگ نباشه و هیچ گوشه ای از این زمین پهناور حامل اشگ کودکی نشود
آمین
دیروز به همراه مادر ساعت ۱۵:۳۰ تشریف بردیم تهران جهت عرض ادب و نشان دادن رادیوگرافی مان محضر دکتر بزرگوار و برای اولین بار یک اتفاق جالب انگیزناک افتاد من در ماشین در حال حرکت خوابم می برد و هر بار با بوق ماشین کناری و بوق های گاه و بی گاه آقای راننده چرت ما پاره میشد و ما هم در حد مردن قلبمان می تپید من هرگز خواب در ماشین در حال حرکت رو تجربه نکرده بودم و مکرر این اتفاق افتاد صحنه ای دیدم که مرا به فکر فرو برد چشمان معصوم یک پسر که در چشمانش التماس فواره می زد که ازش گل بخرن و راننده ها بی توجه از پس و پیشش عبور می کردند دلم براش کلی سوخت من کسی را نداشتم که برایش گل بخرم تازه در آینده هم برای کسی گل نخواهم خرید بگذریم جلوتر پسر بچه ای رو دیدم که روی اسپورتیج ها و جنسیس ها به امید دست نوازشی شیشه پاک کن می پاشید و راننده سر جنگ با تلفنش داشت و برف پاک را زد و پسر لبخند تلخی زد و از کنار ماشین ما گذشت نمیدونم پیش خودش چی فکر کرده بود مگر هر کی جنسیس سوار است دل خرج کردن دارد ؟ اتفاقا آن ها ناخن خشگ تر از اهالی قشرهای دیگر هستند من اگر روزی جرات پیدا کنم گواهی نامه بگیرم و ماشین خریدم نه تنها پول شیشه پاک کردنش را می دهم بلکه پول غذایش را هم میدهم معنی نگاه مردم به آن ها مثل سوسگ سیاهی که کمرش با دمپایی شکسته و هنوز جون نکنده او دزد نیست ، هیز نیست ، زن باز نیست او محتاج نان شبش است همییییییییین طرف ۱۰۰ تا دختر در ماشین می برد ول بازی او را مهندس خطاب می کنند اما یک دستفروش یا آدامس فروش های چهارراه رو دزد !!!!!! نمیدانم چندین بار در طی روز آرزوهایش را زیر لاستیک های ماشین های ۲۰۱۶ و گذر موقت دفن می کند خدا میداند چه کسانی دلش را شکستند اصلا خدا آن ها را می بخشد ؟؟؟؟ زنی از یک مبلمان فروشی لوکس بیرون آمده و صدایش را کلش انداخته و با تلفن دعوا می کند و ما دیگر به اظهار لطف به جد و آباد طرف مقابل نرسیدم و زنی زیبا و چشمانی زیبا در پیاده رو می رود و مردی زانتیا سوار در نخ او واقعا هر بار تهران می روم سرسام می شوم از بوق های گاه و بی گاه ریبن های ست با تی شرت و بازوهای پر چربی مردان و گل فروش هاش
من همیشه از دستفروش ها خر ید می کنم من آدم پولداری نیستم شاید از قشر متوسط رو به مرفه باشم و کمر خم می کنم و جنس هایشان را چارخا می زنم و اگر به چشمم چیزی بیاید می خرم تا کمر مردی جلو زن و بچه اش خم نشود پارسال عید یک تونیک زیبا از یک دستفروش خریدم آنقدر هم زیباست که نگو هر بار مهمان خانه مان بیاد اونو می پوشم از بس زیباست و در مغازه های دیگر هم دنبال تونیک رفتم اما هیچی مثل اون نبود امسال عید هم از یک دستفروش خرید خواهم کرد حتی شده یک جوراب او دزد نیست !!!!! دنبال زن مردم نمی رود !!!! ماشینی نداردتا در نخ کسی برود و چشمش جایی جز کیف و جیب مردم را نمی بیند که ریبن بزند او از جیب مردم می خواهد یک شانه تخم مرغ بخرد در جیبش کارت رسنوران نیست قبض قرض هاشه اینو درک می کنم او دزد نیست یک انسان است بیاییم نگاهمان را نسبت به قشر دستفروش و آدامس فروش های چهارراه تغییر بدیم حتی اگر شده برای عید یک جوراب از دستفروش ها بخریم بببنیم چه سالی میشه امسال چرا که خدا برکت زندگیامونو با لبخند اون ها بیمه می کنه اگر همیشه لنگیم به خاطر اینکه انفاق نمی کنیم ، من شکر خدا هیچ وقت لنگ نمی مونم هر چی خواستم خریدم نمی خوام حرفای خوشگل خوشگل بزنما نه چون اصلا به سیسمم نمی خوره فقط می گم رحم داشته باشیم اگر قبول ندارید امسال و آزمایشی این کار و کنید نتیجه داشت ادامه بدید نتیجه نداد دیگه چیزی از دستفروش ها نخرید شما که چیزی از دست ندادید صاحب یه چی شدید حالا امسال سال آزمایش
خدایا کمکم کن نگاهامو کنترل کنم تا تیزی چشمانم دلی را جراحت ندهد
خدایا کمکم کن دچار خودبزرگ بینی نشوم
خدایا به همه مردم دل خوش بده تا کسی در خیابان با سایه اش حرف نزند
خدایا امسال و سال پر از خیر و حال و انرژی مثبت قرار بده
خدایا همه بیماران و شفا بده و شب عید همه در کنار هم باشند و کسی در لباس بیمارستان سالش را عوض نکند
خدایا امسال سال دلخوشی زوج های منتظر باشه و دامن همه شون سبز شه
خدایا کمکمان کن دل سالمندانمان را به دست بباریم و از ما همیشه راضی باشند
خدایا اسیران خاک ، تازه گذشتگان را ببخش و بیامرز
خدایا غم و درد و رخت عزا از همه مردم دور باشه ان شاالله
خدایا کمکم کن در خریدن لبخند یک کودک برای آزادی پدر زندانیش شریک باشم
خدایا امسال همه بتونند لباس نو بخرند
خدایا هیچ بنده ایت با مشگل مالی سالشو شروع نکنه
خدایا سفر همه مسافرا بی خطر باشه و امسال شاهد کشته شدن مسافران نوروزی نباشیم
خدایا هیچ جا جنگ نباشه و هیچ گوشه ای از این زمین پهناور حامل اشگ کودکی نشود
آمین