تظاهر
سلام دوستان عزیزم شب همگی بخیر
ممنون که دیروز یادم بودید ، چند روز پیش چیزی شنیدم که برام حل نشده باقی موند تصمیم گرفتم اشتراک بزارم " بعد از عید که دیگه نمیشه رفت خونه کسی " مفهوم این حرف چیه ؟ یعنی باید فقط ۱۳ روز همون دوست داشته باشیم ؟ مادرم همیشه میگه که عید همون پنج روز اول در صورتی که برای ما تا ۱۰ مهمون میومد ، به نظرم یه کمی از هم داریم دور میشیم برای دیده شدن هامون باید خودکشی کنیم تا رد انگشت مهمون روی عسلی نمونه و .... همش بدو بدو داریم یعنی در طی سال نمیشه خونه تکونی کرد ؟ به نظر من بزرگترین دروغ جهان خونه تکونی عید ، خونه هر کسی که میری عاری از هرگونه آلودگی و گرد و خاک اما روزهای آتی بخوای بری باید زنگ بزنیم . چرا ؟ چه فرقی بین عید و روزای دیگه هست ؟ خونه تکونی از نظر من یه کار بیهوده ست چرا که مثلأ در طی سال فرش ها بورس کشیده نمیشن اما به قدم مبارک فامیل ها بورس کشیده میشن به نظر من داریم برای مردم زندگی می کنیم تا خودمون !!! طرف کارگر گرفته از در پشت بوم تا در خروجی گونی کشی کرده تا در خروجی آپارتمان ؛ من امسال خیلی خونه تکونی نکردم چرا که دلیلی نمی دیدم برای خودکشی دخترعمه ی من سومین فرزندش دنیا اومد من عید فهمیدم ، اگر صحبت مهر و عاطفه باشه باید در طی سال هم رفت و آمد باشه نه اینکه فقط محبت هامونو انبار کنیم برای عید ، خاله م امسال نه جواب تلفن داد نه خانه اش کسی رفت ! خب این چه معنی میده ؟ یعنی دور شده از ما ، خودشو جدا کرده باید از کمر میفتادیم برای دید و بازدید فرمالیته ، بوسه های الکی ، بدو بدوهای بی خودی وقتی عید میفهمم دخترعمه م پسر دار شده یعنی چی ؟!!! البته بگما ما با عمه م اینا رفت و آمدی نداریم اما با خاله م اینا رفت و آمد داریم وقتی خونه خاله هام هر کدوم با نیم ساعت فاصله داره نمیاد واسه چی خودکشی کنم ؟!!! خاله م از فلان نقطه بلند میشه خونه ما میاد برای تظاهر به دوست داشتن ، من این مدل فامیل بودنو دوست ندارم شاید باورتون نشده راه خونه دخترخالم رو ما بلد نیستیم هر سال میان و هنوز ننشسته میگن ما داریم فردا شمال می ریم مامانم هم انقدر از اخلاقشون بدشون میاد که نگو ، خب آقا نیا این چه حرفیه