یک حباب پر از غبار
سلام دوستان عزیزم
چند روزی میشد که زندگیمو از سر تا ته و ته تا سر زوم می کردم و متوجه یه سری اشتباهاتم شدم و تصمیم گرفتم از این تپه شنی که روی خودم ریختم دست بکشم و کمی با دید عمیق تر به زندگی و ثانیه هام نگاه کنم به اولین موردی که رسیدم پدیده ی مرگ بود همون چیزی که خیلیامون بیش از حد ازش گریزونیم تو همین حال و هواها بودم که خبر رسید بنده خدا عارف لرستانی به دیار حق شتافت بیوشو که نگاه کردم دیدم متولد 1350 هستند و یعنی 44 سالگی فوت کردند کمی بیشتر روی این اتفاق ریز شدم دیدم که خیلی از هنرمندهامون رو در سن جوانی از دست دادیم مثل : پوپک گلدره 34 ، عسل بدیعی 36، پویا نهاوندی 32، نیما وارسته 35 ، حسن جوهرچی 45، سید علی طباطبایی 30 سالگی ، فرانک میری28 ، اشکان بانکی 29 ، داوود اسدی 38 ، مجید بهرامی 37 سالگی و....
که فقط آمار ایران از این عزیزان تشکیل نشده خودتون هم یه نگاه گذری به کم شدن های فامیلی تون نگاه کنید می بینید همه در گیر این پدیده هستند ، حالا منظور من این نیست که مدام بشینیم غصه بخوریم ، نه ! ولی خدا رو از یاد نبریم تو زندگیامون داشته باشیمش به خاطر اهداف مالیمون حق کشی نکنیم ، دروغ نگیم ، سر کسی کلاه نزاریم و...... احسان علیخانی تو برنامه دوباره زندگی یه حرف خوبی زد : گفت من فکر می کنم حالا حالاها زنده ام ، آیا همیشه اون چیزی که ما فکر می کنیم اتفاق میفته ؟ بله قانون جذب و راز رو من هم دیدم و قبول دارم اما این قانون از قدرت خدا هم عبور می کنه ؟ با اموات چند چندیم !!!!!! رهاشون کردیم به حال خودشون ، اون ها هم یه روزی زنده بودند اما حالا چی بر خلاف میلشون زیر خروار ها خاک خوابیدند ، مرگ و زندگی آدم ها در ید خداوند ، من اعتقادی به دور از جون و صدقه رو مرده انداختن و خواب مرگ دیدن و .... ندارم من چیزی رو باور دارم که با چشم ببینم وقتی من در طول این بیست و چهار سال عمری که از خدا گرفتم حداقل ده مورد خاکسپاری شرکت کردم اینا همه نشونه است که آقا مرگ وجود داره و امر حق این صحبتا رو هم برنمیداره زندگی ماها خیلی جالب وقتی میخوایم صاحب فرزند شیم میگیم خدا بهمون یه بچه بده و وقتی صحبت مرگ میشه میگیم دور از جون هر آمدنی رفتنی داره خونمون مهمون بیاد روز سوم میگیم اومده کنگر خورده سنگر انداخته
ما هم قرار نیست تا 10000 سال حتی با صفرهای بیشتر زندگی کنیم لطفا این حرفا رو بزارید کنار و خوب زندگی کنید و خاطره خوش از خودتون باقی بزارید ، دست مردمو بگیرید ، کارای خوب کنید و..... یه نگاه به وضعیت رفت و آمدهامون به قبرستون بندازید حرفم سبز میشه ، عمه ی من میگفت من هرگز نمی میرم سال 85 فوت کرد و رفت با همین باوری که داشت
تعبیر من از زندگی
زندگی مثه یه مسابقه ست که باید اینجا بازی کنی و نتیجه ی قهرمانی یا سوختن شو در سرای دیگه بگیریم
این یه فیلم طولانیه اما دیدنش برای تلنگرمون کافیه " سیاحت غرب "