تافت



اجتماعی یعنی پست بدون مخاطب 

سلام 

در دوره و زمونه ای که به جای آب و تف به مو ، از تافت استفاده میشه صحبت کردن از بعضی از چیزها مسخره س 

زمونه تغییر کرده و وقتشه که در کنار رسیدگی به ظاهر و اینجور قرطی بازی ها ، دیدهامونو هم ارتودنسی کنیم ، چون به خاطر یه سری از مسائل فاصله بین ما خدا زیاد شده ، این فاصله هزیه هنگفتی داره مثل اعتقاد داشتن به فال قهوه و ... این طور چیزها ، اگر قرار بود با این چیزها سرنوشت و احساسات محبوب و ... معلوم بشه پس خدا بشینه و گذر عمر ما رو زیر نظر رمال ها نگا کنه دیگه ، دختر ۲۶ ساله پرسیده : من به سرکتاب اعتقاد ندارم اما پیش یه سید بزرگوار رفتم و برام سرکتاب باز کرده و دقیقأ شرایط واقعی زندگی منو گفته مردد هستم باور کنم یا نکنم ؟ یکی باید بهش می گفت بهتر نیست شما به همون سید بزرگوار ایمان بیارید ؟ اگر اعتفاد ندارید پس از اول برای چی رفتید ؟ کسی میگه اعتقاد ندارم که با قاطعیت این مسائل رو رد کنه نه اینکه در مرحله آزمون و خطا قرار بده ، مثلا من اعتقادی به این حرف ها ندارم و نخواهم داشت .

یا خانم دیگه ای گفته بود رفتم پیش یه رمال ، بهم گفته اجنه بخت تو رو بسته . من در تعجبم کسی نبوده بهش بگه قبل از اینکه اجنه دست به کار شه ، شرایط اقتصادی بخت شما رو بسته ؟ در پست مادمازل شرح وضعیت دادم . دقیقأ شدیم مثل بچه ای که مادرش بهش میگه اگر هر روز سه لیوان شیر بخوری زود بزرگ میشی و اون هم کیف می کنه که زودتر بزرگ شه . چرا انقدر عجله داریم زودتر به آینده برسیم ؟ تا بچه ایم می گیم زود بزرگ شیم ، میگیم کی ۱۸ سالمون شه شناسنامه مون عکس دار شه ، جوون میشیم می زنیم تو سر خودمون که وای کاش برگردیم به بچه گی ، معلوم هست فازمون چیه ؟ فکر کنم اگر ماشین زمان وجود داشت راننده بدبخت اون رو هم گیج می کردیم ، چرا صبر نمی کنیم همه چیز سر موقع اتفاق بیفته ؟ برای چی باید دنبال این کلاهبردارها بریم ؟ اینا همه ش نشونه بی اعتمادی به خداست ! ما چیزی رو از خدا نمی خوایم اما از یه شیاد یه زندگی ایده آل می خوایم ، یه وقتایی جای خدا دلم می گیره . تازه خدا کنه فقط هزینه مالی داشته باشه 

آخه چقدر باید عوام بود؟ وقتی چیزی تحت عنوان حکمت تو باورهامون نباشه نقطه سر خط زندگیامون یه بیراهه میشه 

بهتر نیست افکارمونو زیر حموم بشوریم و مجدد تافت بزنیم ؟ خیلی کثیف شده و اونی که باید درش نیست 

هیچ کسی نمی تونه به اندازه خودتون براتون ناراحت باشه ، اتفاقات نتیجه ی اعتماد ماست و ناراحتی و مشکلات ما که گاهی میشه ازش به عنوان تاوان یاد کرد هیچ تأثیری تو قیمت تاکسی ها ، بنزین ، خودرو ،اجاره مغازه ها و .... نداره ، دیگران فوقش یه آخی میگن و رد میشن ، آخی چاره کار نیست ، از ترحم کردن و مورد ترحم قرار گرفته شدن بدم میاد ، جراحی فک کردم نیمه شب ها می نشستم ، نفسم بالا نمیومد همه خواب بودند ، مادرم بیدار می شد نگاهم می کرد، کی نفسش بالا نمیومد ؟ من ! تو مشکلات تنهاییم ، طناب خدا رو دریاب 


Maryam
Va hid
۳۰ تیر ۱۲:۴۰
زیبا نوشتید .خوب این کارها حداقل واسه عوام آب نداره واسه شیادها که نان داره.موفق باشید.
پاسخ :
لطف دارین مثل همیشه ، واقعأ متأسفم 
ممنونم همچنین شما 
منصوره 🌹🌹🌹
۳۰ تیر ۱۲:۴۵
سلام عزیزم
قلمت عالیه
پاسخ :
سلام 
لطف داری گلم 
Mr Civil
۳۰ تیر ۱۳:۴۷
سلام
خب به هر حال یه عده اینجوری هستن دیگه کاریش نمیشه کرد. فقط میشه به اونهایی ک خوبن گفت زیاد تافت بزنین حالتتون عوض نشه :)))
و اینکه زودتر از 18 سالگی شناسنامه عکس دار میشه فک کنم 15 16 سالگی
پاسخ :
سلام 
تازه به وب بنده آشنا شدین هنوز با قلمم آشنا نیستین به خاطر اینه 
خخخخخخخخخخخ 
عه ! جدی ؟ پس چرا من ۱۸ سالگی شناسنامه م عکس دار شد :-(
مخلوق خلاق
۳۰ تیر ۱۴:۱۸
والا چی بگیم
دمت گرم زدی تو یه خالی که شاید خیلی ها توش مات و مبحوس بودن
احسنت
ایول ایول
پاسخ :
ممنونم از لطف و کامنت انرژی بخشتون 

آناهیتا
۳۰ تیر ۱۵:۳۱
سلام
چقدر کیف میکنم وقتی یکی از دخترای سرزمینم میبینم ک ب جای مد روز و برندهای مختلف لوازم آرایشی و... دغدغه فکریش اینجور مسائل هست و اینکه افکارتون چقدر هم زیبا بیان میکنید احسنت ب این نوع بیان و دغدغه های فکریتون آفرین
شاید یکی از دلایلش برگرده ب اینکه ب هر حال تو عصری زندگی میکنم و سرعت حرف اول میزنه ابزارآلاتی ک سرعت بالایی تو پردازش اطلاعات داشته باشن موفق تر و مورد استقبال اکثریت هستن و خب کاملا منطقی هم هستش زمان گوهر نابی هستش ک باید از لحظه لحظه هاش نهایت استفاده کرد ولیکن خودم بشخصه زمانم ب بطالت میگزرونم
ما اگه بخوایم در مورد چیزی اطلاعاتی کسب کنیم با ی سرچ در کمترین زمان ممکن تا حدی ب اطلاعات مورد نیازمون میرسیم حتی خرید و پرداخت قبوض هم در کمترین زمان و با سرعت بالایی انجام میشه
خب همه اینا دارن ب ما سرعت و زمان و یادآوری میکن (ب نطر من همه اینا باعث شده ک صبر تحملمون کمتر از گذشته بشه چون مثل گذشته تحمل اینو مداریم ک بریم پاکت نامه ای بخریم چن خطی بنویسم و بعد ب دنبال ب صندوق پستی بگردیم و نهایتا نامه بعد ی مدت نسبتا طولانی ب مقصد و در آخر جواب برای ما ارسال بشه)
اشاره کردید ب اینکه (همه اینا نشونه بی اعتمادی ب خداست) بله درسته موافقم با این حرفتون حتی واسه خود من هم گاهی پیش میاد ک از مشکلات زندگی خسته میشم و ب قول خودمون کم میارم و ب قول شما نسبت ب بزرگی و حکمت خدا بی اعتنا میشم متاسفانه فقط ی سوال داشتم شما تو پست های قبلی گفتین جراحی زیبایی فک کردین درسته خب خود این کار شماهم ی جورایی نشونه بی اعتمادی ب خدا نیست حالا ی عده میرن پیش رمال و ...اینجور چیزا ک خودم زیاد قبول ندارم ولی ۱۰۰درصد هم رد نمیکنم چون ب هر حال در گذشته دعا و طلسم و ارتباط با اجنه وجود داشته پس نمیتونم ۱۰۰درصد اینجور مسائل رو انکار کنم و هرچن این چیزایی ک الان تو جامعه میبینم و ب هیچ وجه قبول ندارم و بیشتر توهین ب شعور محسوب میشه
و اینکه ذات انسان جوری هستش ک باید مشتاق و کنجکاو برا آیندش باشه ولیکن ن ب شکلی ک شما مطرح کردین رمال و اینجور مسائل
صبر چیزی ک خودم خیلی کم ازش بهره بردم متاسفانه فکر میکنم مشکل از صبر و تحمل و خویشتن داری همگی باشه ک دلیل این کم شدن صبر و تحمل تا ی حدی از ی منظر توضیح دادم البته نظر شخصی خودم هستش
صبر صبر صبر و تحملمون کم شده
بازم تبریک میگم ب خاطر بیان و افکار زیبایی ک داری خیلی کیف کردم آفرین
پاسخ :
سلام 
خوشتیپی وظیفه ست ،مرسی از لطف و تعریف و تمجیدتون آناهیتای عزیزم 
درست ، درست می فرمایین ، اما زمان با آینده ارتباط مستقیم داره ، هر چه روزها کوتاه تر یا بلندتر بشه 
آینده دیر و زود میشه و من دلیل این همه تعجیل رو درک نمی کنم ، چه اتفاقی قرار بیفته ؟!!! اگر میدونستیم قرار چه مشقت ها و عذاب هایی در آینده بکشیم هرگز به غم های امروز پشت پا نمی زدیم ، آدم ها به نسبت سنشون دچار مشگل میشن ، هرچثدر بزرگ تر باشی ، مشگلاتت بزرگتره . یاد نوحه خدایی خدا غریبه افتادم ، بببن خدا رو ول کردیم می گردیم با کی !!!!! خدا کمک می کنه ، نه عزیزم من مادر زادی شکاف کام داشتم و در ۱۸ ماهگی عمل جراحی انجام دادم و تو اون جراحی قسمتی از فکم بریده شده بوده و باعث کوچک شدن فکم شده بود و روی هم قرار نمی گرفتن این نوعی نقص به شمار می رفت . 
از لطفتون بسیاااااااااااار متشکرم عزیزم 
سید.ق.م
۳۰ تیر ۱۵:۳۹
سلام
واییییی ینی قلبم وایمیسه و درد میگیره و به رنج و سختی میافته از این موضو
نمیدونم چی بگم، حرف بزنم، چقد بگم، چجور بگم، از کجا بگم...
فقط و فقط یه نفر انتظار زیادی نیس فقط یه نفر تحت تاثیر این حرفا و این پست قرار بگیره واسه هفت پشت آدم بسه به خداااا
پاسخ :
سلام 
آخی ! 
یه جوری نوشتید که منم نزدیک بود سکته بزنم ، فقط و فقط یه نفر انتظار زیادی نیس فقط یه نفر تحت تأثیر این حرفا و این پست قرار بگیره " واسه هفت پشت آدم بسه به خدا "
سید.ق.م
۳۰ تیر ۱۵:۵۶
آدمای پیشگو و سرکتاب بازکن و رمال و... یه مشت ادم با اعتماد به نفس، جامعه شناس، روانشناس و دین شناس هستن و این به این معنا نیس که صاحب این علوم و این باورها هستن نه بلکه به صورت تجربی اینا رو به دس اوردن و با روحیه بالا و اعتماد به نفس مثال زدنی فریبهاشونو ارائه میدن...!
طبیعتا تووی جامعه ما مشکلاتی که موجوده حول و محور ازدواج و مسکن و اقتصاد و روح و روان ناآرام و... هستش و هر کسی میتونه اینا رو به تو بگه و البته با سوال اولیه ای که از تو میپرسن کدشو به دس میارن مثلا میگه دخترم مشکلت چیه مثلا مشکلم وسواسه بعدش واست یه حرف تکراری میزنن که طلسم شدی و یه سری اطلاعات در این مورد رو بهت میگن و تو باورت میشه و بعدش واست یه تردستی یا شعبده بازی میکنه و تو خیال میکنی که شاخ غولو شکسته و خرتر میشی و موقعی به خودت میایی که ممکنه خیلی چیزا رو از دس داده باشی...!
یکی میخواس مشکلشو حل کنه و منم همون جا واسه تماشا رفته بودم و اون پیرمرد که خودشو به دروغ سید معرفی میکرد(مرتیکه کلاش) یه روسری رو 7 بار گره محکم زد و انداخت هوا و اومد پایین و روسری باز شده بود و اون طرف تحت تاثیر قرار گرفت و پیرمرد منو دید که خیلی ریلکس و بی اهمیت تماشا میکنم گفتش تو آدم خوبی هستی اما شکست خوردی گفتم عزیزم همه شکست خوردن گفت تو عاشق بودی اما ناکام شدی گفتم همه ناکام شدن کسی نیس که ناکامی رو در این راه نچشیده باشه خلاصه هر چی گفت منم یه چیزی بهش گفم و کلا بی خیالم شد عوضی... بعدش به طرف که اومده بود پیش این گفتم خدا وقتی میبینه تو رهاش کردی و رفتی پیش یه همچین کلاشی ناراحت میشه و امورتو به دست این میسپاره و توبدبختتر میشی و کلی از این حرفا واسش زدم و گفتم اینا خیلی هنر بکنن با شیاطین رابطه دارن و این نقطه مقابل خداست و طرف خوشبختانه حرفامو قبول کرد و بی خیالش شد الحمدلله و من باورم نمیشد قبول کنه!
همین پیرمردو اونی که معرفی کرده بود به این طرف، میگفتش دخترم بعد از طلاقش سالها بود بختش باز نمیشد این واسش یه دعا و دستورالعمل نوشت و بختش باز شد و این بخت اینجوری باز شد که مدتهای طولانی گذشت و گذشت و هی گفتن چرا نمیشه و اون گفته بود اشتباه انجام میدین دستوراتو و اینا هی پول میدادن و هی انجام میدادن و اتفاقی یکی اومده بود خواستگاری و اینا گفتن سر همین دستورات و دعاها بوده...!
پاسخ :
با قسمت ابتدایی حرفاتون مخالفم 
چه جوری میشه یه تحصیل کرده سمت این مذخرفات بره ؟ اصلأ چه چیزی رو تجربی به دست آوردند ؟ چیزی که علم اون تدریس نمیشه ، یعنی خرافات ، چیزی وجود نداره که تجربی به دست بیاد ، به قول خودتون فریب ، پس بهتر بگیم راه های کلاهبرداری رو یاد می گیرند نه علم چیزی رو 
آفرین مشکلات مردم ازدواج و... کدوم جوون رو می تونی بیاری که خونه و کار داشته باشه بگه من تمایلی به ازدواج ندارم ؟ شکست تو هر چیزی می تونه  اتفاق بیفته تو بیزی نس ، خرید یه ماشین ، سفر یا هر چیز دیگه ای ، می خواست بگی اینو از کجا فهمیدی شاهکار !!!! نکنه واسه من دمپایی شوت کردی هوا خخخخخخخخ ، می خواست به اون طرف بگی برو بابا چه ربطی داره یکی هست که دنبال بکارت نیست دنبال زن خوب و یه جایی دخترتو خوشش اومده ، اومده خواستگاری ، چه ربطی داره !!!!! حدس می زنم یه پیرزن بوده طرف . 
بعدشم یه نکته تو حرفای مرد هست : اشتباه انجام میدین دستوراتو ، از کجا میدونست که اینا اشتباه دستوراتو انجام میدن ؟ یه کلاهبرداری بوده ، این ازدواج هم خواست خدا بوده وگرنه یه دستورالعمل کارساز سال های سال طول نمی کشه 


سید.ق.م
۳۰ تیر ۱۶:۰۲
وقتی کوچیکیم خیال میکنیم که قراره در بزرگی کلی چیزا به دس بیاریم و همه محدودیتامون تموم میسه و حالمون بهتره و از این حرفا... اما وقتی بزرگ میشیم میبینیم که در کودکی هر چقد محدود و ندار و بیچاره بودیم اما بازم خیلی دردا رو به این عظمت درک نمیکردیم واسه همین آرومتر و بی خیالتر بودیم پس میگیم کاش برگردیم به کودکی هر چن دوران کودکیمون هم دوران عجیبی نبود و داریم از راه دور بهش نگاه میکنیم اما اون آرامش نسبت به الانمون بودش
آواز دهل شنیدن از دور خوش است...
پاسخ :
:-( 
سید.ق.م
۳۰ تیر ۱۶:۱۴
یه زنه رو یکی معرفی کرد به مادرم که پیشگوئه و قبلا سرطان داشته به قول خودش و به دست حضرت زهرا شفا گرفته و در خواب بانو بهش گفته هم شفات دادیم هم بهت قدرت پیشگویی رو دادیم و طرف گفتش ضرر نمیکنی 5 تومن بهش بده واست پیشگویی کنه و مادرم با این که به این چیزا باور نداره اما از بیچارگی رفته بود و واسه من میخواست ازش بپرسه و زنه بهش گفته بود پسرت یه نفرو اول صیغه میکنه بعدش اونو ترک میکنه و میره با یه دختری که دکتره ازدواج میکنه ههههه
ینی اینو مامانم تعریف میکرد میگفتم خدا خیرش بده چه چیزی گفته هههه
مامانم از دستش حسابی شاکی بودش هی میگفتش ینی چی گفته پسرت صیغه میکنه، خیلی خجالت کشیدم، خیلی بدم اومد ازش هههههههه
سر به سر مادرم میذاشتم گفتم مامان به زودی من صیغه میکنم بعدش عروست که دکتره رو میارم، اونم ناراحت میشد از دستم هههههه

میدونی یه سوال واسم پیش اومد که اگه سرطان داشتی همین که شفات بدن خودش خیلیه و اصن بابتش نمیتونی این لطفو جبران کنی و شکرشو به جا بیاری آخه چه دلیلی داره که باید یه همچین قدرتیو به کسی بدن اونم چه قدرتی، پیشگویی! که اصن قابل قبول نیس چون دخالت در امور خداس مگر معصوم و یا عارف و اولیاءالله که اونام اصن حرف نمیزنن مگر اجازه داشته باشن اونوقت به این آدم بیهوده که به درد هیچی نمیخوره هم شفاش دادن هم پیشگویی!!!!

به مامانم میگفتم این آدم کلاشیه اینا رو باور نکن و الکی نگران نشو هههه
پاسخ :
وای خدا ، چه چرت و پرت ها 
سالانه خیلی ها سرطان می گیرند ، اگر قرار بر افتخار دیدار ائمه اطهار بهشون داده بشه و چنین سخنی بزرگواران به این ها بزنند که سنگ رو سنگ بند نمیشه ، نمیشه بدون شناخت از اعمال طرف به چنین حرفایی اعتماد کرد ، یه آدم می تونه انقد بد باشه که با اجنه کانکت شه و انقدر خوب باشه که با اولیاء الهی کانکت شه ، این خانم جزء کدوم دسته بوده ؟‌ اصلأ مادرت چطوری بهش اعتماد کرده ؟ این طور آدما خیلی خطرناک هستند ، شک نکن با اجنه در ارتباط بوده ، سرطانی یه سرطانیه ، سرطانی متفاوت نداریم اگر قرار بر سعادت  دیدار ائمه باشه پس مردم به جای التماس دعا می گفتن دعا کن سرطان بگیرم 
اصلأ چرا مادرت کاری رو انجام داد که باورش نداشت ؟ می بینی یه طوری حرف می زنند که دو به شک شی ، مثل یه کارگردان هیجانیت می کنند که باز برگردی پیششون ، خداوکیلی خدا خیلی مادرتو دوست داشته که اتفاقی براش نیفتاده ، اونا آدمای خطرناکی هستند ، متن های قرمز ، لینک هستند ، بخونشون 
خیلی ببخشیدا مادرت باید بهش می گفت گمشوووووووو بابا ،  این بستگی به وجدان پسرم داره نه شر و ورهایی که مثل یه متن جلوت گذاشتی هر روز به خورد مشتریات میدی ، خب معلوم یه مادر نگران آینده پسرشه و از این تیپ سوالات می پرسه . اینطوری گفته که بعدها مادرت بره پیشش که یه کاری کنه ، یهو یه جین وجدان تو مغزت بریزه کسی رو صیغه نکنی و فورأ به خانم دکتر برسی خخخخخ 

میرزا ژوزف پولیتـزِر
۳۱ تیر ۱۱:۵۰
سلام دوتا لینکی که دادیو خوندم.
اول اینکه با اصل حرفتونو تعجیل آدما و غیره صد در دص موافقم. همه چی با سرعت مطمئنه ای که داره پیش میره باس پیش بره
/
اما اون دوتا لینک
بریم سراغ آدم و حوّا. همون جریان سیب و شیطون و اصرار حوّا و آدم و تهش بدبختیه امروز ما.
حوا امر فرمودن بچین. آدم گفت نه بابا خدا دهنمونو سرویس میکنه. حوا گفت امشب خبری نیستا. آدم که دید قراره امشب خبری نباشه رفت سیبو چید و دهن هممون سرویس شد.
حالا!
آدم مقصر بود یا حوّا؟ علما و فضلای دین میگن شیطون.
فمینیستا میگن آدم. یه مشت آدم بیکاره ی دیگه هم میگن حوّا. شما بگو کی مقصر بود؟
حالا آتنا و اسمال رنگرز. یه بچه ی ترگل و ورگل و تازه رو به رشد و یه مرد غریبه و (یادته ؟ ما از دست غریبه کتک هم نمیخوردیم چه برسه به اینکه قاقا بگیریم. چه برسه به اینکه بریم تو مغازشو...) نمیخوام قضاوت کنم از شما میپرسم. کی مقصر بوده؟ اسمال؟ آتنا؟ یا شیطون؟
خالا مرد رمال و اون خانم..
مرد شیاد و اون خانم...
جوابتونو به من برسونید تا ادامه بدم.
پاسخ :
سلام 
به نظر من آدم ها با نفس شون تمیم می گیرند ، ۱۰۰٪ شکار شیطون ، نفس ضعیف حوا بوده 
آدم اسیر نفسش ، این اسب عصیان گر ، نفس اون ملعون ضعیف بوده و شیطون با استفاده از نفس ضعیف اون بی شعور به اون دختربچه تعرض کرد 
نسبت به اون خانم ، اعتماد کافی نداشتن به خدا ، زن حقش بوده همچین بلایی سرش بیاد چون به جای خدا ، پیش یه رمال دنبال چاره رفته 
سید.ق.م
۳۱ تیر ۱۲:۱۸
سلام

مادرم یه زن 64 سالس و اون موقع هم از بس یکی بهش اصرار کرد از روی بیچارگی همینجوری رفتش و اون زن کلاش تنها زندگی میکنه و فقط زنا میرن پیشش و فریب میخورن هههه
خانوم دکتر من کجایی؟[گریه شدید] هههههه
وای تصور کن خانوم دکتر من دانشگاه سوربن درس خونده الانم خونشون تجریشه واییی تصورشم محاله ههههههه

من در ادامه گفتم اینا صاحب این علوم و باورها نیستن ینی اینکه تحصیل کرده نیس و اینا رو نخونده و فقط واسه کلاشی به دس اورده ینی وقتی با جامعه و روح و روان و شخصیتا اشنا باشی کافیه!
اینکه این پیرمرد کلاش و فریبکار بوده که شکی تووش نیس و منم همینو گفتم!
پاسخ :
سلام 

سید.ق.م
۳۱ تیر ۱۲:۲۸
لینکاتو متوجه شدم اما چون اعصابشو نداشتم نخوندم چون خیلی بهم میریزم

البته الان خوندمشون و ناراحت شدم...

آدم بهتره هیچوقت بختش باز نشه و همیشه نازا باشه اما نره سراغ این کار بیهوده و این کار مبارزه با خداس و عجله بیهودس

سردی رابطه با همسر هم که مشکل شایع خیلیاس و مراجعه کنندگان به رمالها از این گروه زیادن متاسفانه!!!!
پاسخ :
اصلأ هم ناراحت نمیشم از این طور مسائل 
خانم رفته پیش یه مرد گفته بچه دار نمیشم ، تصور کن مرد چه چیزی تو ذهنش میاد ؟ بچین کنار هم 

زهرا باقری
۳۱ تیر ۱۲:۳۲
وایییییییی وبلاگت چ ناناس شده
پاسخ :
مررررررررررررررررررسی 
نـــای دل
۳۱ تیر ۱۴:۳۱
متاسفانه اعتقاد به خدا و کتاب خدا میان مردم کمرنگ شده..

به همین خاطر میرن سراغ رمال و ...
پاسخ :
واقعأ هم همین طوره ، چرا باید خدا رو رها کنیم بریم سمت رمال ، اگر رمالی علم بود ، تدریس می کردن نه اینکه یه عده روانی با آینده مردم بازی کنند 
متأسفانه کلی خبر در خصوص اخاذی و تجاوز منتشر میشه اما کی می خونه !!!! 
سیّد محمّد جعاوله
۳۱ تیر ۱۴:۴۳
عالیست
احسنت.
پاسخ :
مرسی 
رها
۳۱ تیر ۲۱:۰۹
سلام عزیزم.👍👍👍👍همه ی حرفاتو قبول دارم..مثالش خوده داییه من به خدا اعتقاد نداره حتی شاید نمازم نخونه،تو بعضی کارا میره استخاره میکنه میگم دایی من آخرش نفهمیدم تو خدا رو قبول داری نه؟میگه آره دایی دارم.میگم پس چرا عمل نمیکنی،مثلا چرا نماز نمیخونی،سکوت میکنه میگه چی بگم دایی..اگه اعتقاد نداری به خدا پس استخارشم اعتقاد نداشته باش..حسرت به دل موندم آدمایی رو ببینم که حرفو عملشون یکیه..و من با کمال تاسف واسه داییم متاسفم..کسی که خدا رو قبول نداره به نظرم آدم نیست،حتی خوده داییه من...
پاسخ :
سلااااااااااااااااااااااااام رها جونم چطوری ؟ 
یه عده خلق شدند واسه عبرت سایرین باید انقدر چوب اعتماد کردناشونو بخورند تا بمیرند
اینا از مسیر خدا در رفته هستند خدا باید بزن تو سرشون تا بمیرند 
 حالا به داییت هم اونطور نگو ، به هر حال داییت و احترامش واجبه 
رها
۰۲ مرداد ۰۰:۲۸
سلام عزیزه دلم مرسی گلم.تو خوبی؟؟خدایی من ب همه احترام میزارم،حتی داییم..این فقط فکرمه راجع بهش..چی بگم والا...دور تا دورمون شده پر از آدمایی ک معلوم نیس تکلیفشون با خودشون چی هست..
پاسخ :
سلام رفیق دوست داشتنی من ، مرسی ، بهتری ؟ چی بگم والا ، ایمان که کم شه ، پیشگو ، بت میشه 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان