حـریــم امــن سـرخـوشـی
سلام
امروز صبح ساعت ۸:۳۰ در حالی که تنها بودم یک اتفاق عجیب برام افتاد که منجر شد به این پی ببرم که ما از دو ناحیه زیر مجموعه ی فقر فرهنگی هستیم قبلا درباره انواع فقرها با هم صحبت کرده بودیم
به طرز وحشیانه ای یک نفر انگشت مبارکش را روی زنگ خانه ی ما گذاشته بود سکته کنان به سمت آیفون رفتم و گوشی را برداشتم و گفتم بله و از آن سو ندا آمد مرتیکه بی ناموس فلان بیا بیرون ببینم !!! همزمان بزرگوار زنگ همسایه ی مان را هم می زد و سپس صدای لرزان پسر همسایه ی مان را شنیدم که پیاپی عذرخواهی می کرد و آن مرد هم فحش های دو کیلویی نثار مرده ها و زنده ها و محتضرین بینوای همسایه می کرد سر در نمیارم چرا هر چی میشود باید اموات طرف ویبره بروند ؟ از فرط کنجکاوی گوشی را سر جایش گذاشتم و رفتم پشت پنجره تا ببینم این آدم بی فرهنگ کیست و ماجرا از چه قرار است ؟ دیدم که ملت ار این سو و آن سو به جلوی خانه ی ما نگاه می کنند در میان این جو متشنج یک فامیل صد پشت غریبه هم دیدم و بر آبروی مان فاتحه ای خواندم و گفتم حالا او فکر می کند که یک سر این الم شنگه ما هستیم و در این میان صدای پسر همسایه ی مان را شنیدم که از پشت پنجره می گفت آقا ببخشید به خدا من نمیدونستم تو پیاده رو کسی هست !!!! یک مرد عقب عقب با سه عدد نان تافتون زیر پنجره ی همسایه آمد و گفت یعنی چی ؟ مگه پیاده رو جز اماکن عمومی نیست مردم باید از تو اجازه بگیرند که از پیاده رو رد بشن یا نه ؟ مگه اینجا دهات که سوسک بزرگ رو از پنجره پرت می کنی بیرون بی فرهنگ ؟!!!! از دیوار صدا در آمد دیگر از پسر همسایه نه و آن مرد یکی از نان هایش را کنار درخت گذاشت و رفت خودم را جای او گذاشتم و فکر کردم صبح زود از خواب ناز بیدار شده باشی و بروی نان بخری تا زن و بچه ت نان تازه بخورند و یک سوسک بزرگ مرده سقوط کند روی نانت و روزت آدم چه حالی میشه؟ عصبانیتش کاملا به جا بود اما تا یه جاهایی چون او به طرز وحشیانه ای هر دو زنگ را می زد در صورتی که دیده بود هر دو واحد پرده دارند و ممکن واحد دیگر از حضور سوسک در خانه ی دیگر بی اطلاع باشد چه برسد به این بی فرهنگی !!!! او به من فحاشی کرد در صورتی که نه تنها من گوشه گوود معرکه نبودم بلکه در حاشیه هم نبودم ، اول باید طرف دعوا را شناسایی می کرد بعد معرکه گیری می کرد ، نکته ی بعدی در دل این اتفاق این بود به این فکر کنم که آیا انقدری که یک سوسک رنجور و بینوا منفور است انجام اعمال ناپسند هم نزد ما منفور هست ؟ پسر همسایه میتوانست سوسک راپس از کشتن درون کیسه ی پلاستیکی بیندازد و سپس به درون سطل زباله ی توالت ببرد با این کار هم آبروی مان پیش فامیل صد پشت غریبه ی مان نمی رفت هم روز یک بنده ی خدا رو خراب نمی کرد و پول یک نان تافتون ضرر نمی کرد هم من بینوا فحش نمی خوردم