هــم آغـوشـی نـاســپـاس هــا
سلام
قطعا رژه رفتن یک مورچه روی گردن روی اعصابه اما غافل از اینکه مغز ما پیاده روی مورچه های نامشهوده ، مورچه هایی به نام افکار و باورها و سنت های ریاکار پسند !!!! چی شد که برای یک مبحث منطقی ساعت ها بحث می کنیم اما برای پذیرش مسائل غیرمنطقی بدون چون و چرا می پذیریم ؟؟
در درون ما همیشه یک سایه ای از ترس تنهایی بوده انگار از دوران جنینی با ما رشد کرده و به دنیا اومده به خاطر همین هیچ وقت مشعلی به دست نمی گیریم تا افکار و باورهای غلط رو به مهمانی آتش دعوت کنیم حتی با علم به اینکه این کارها بی اثر !!!! یک نفر به دعوت حق از دنیا میره کل شهر عزاخونه میشه ، از در و دیوار خونه خانواده معزی تا همسایه ی پایینی بی ربط متوفی !!!! آیا واقعا این کارها پشتش فکر هست ؟ آیا واقعا این کارها مفید به اثر هست برای اون خدا بیامرز؟ آیا حتما لازمه که شوهرعمه دخترخاله ی داماد متوفی هم بنر بزنه ؟ آیا مرگ خبر می کنه تا طرف بره پول جور کنه که بیاد بنر زیر بنر ۱۷ که دقیقا روی پنجره ی آشپزخونه همسایه پایینی متوفی هست بزنه ؟ و خونه ی اون بنده ی خدا دلگیر تر از قبل کنه ؟ حداقل موقع کندن بنرها چندتاشو هم به اون بنده ی خدا بدیم اونا هم کولر دارند ، آیا لازمه که پای یک مرده وسط باشه برای خودشیرینی و ریاکاری ؟ کدوم یک از این کارهایی که در مراسمات ختم صورت می گیره به نفع متوفی هست ؟ طرف ۹۰ روز تو کمای مغزی بوده همه منتظر بودند بمیره چادر به سر ، پاشنه ی کفش کشان بدو بدو با مرخصی بی مرخصی برن با یه طاقه گل بزرگ و اشک دم مشک دم در خونه ی متوفی منتظر آمبولانس !!!! این نشون میده مرده ها با ارزش تر از زنده ها هستند باید بمیری تا مهم باشی !!!! باید بمیری تا یه شهر عزادارت بشه و حالا این وسط ها چند تا فحش هم توسط عابرها و ماشینی ها بابت درآوردن شور بنرها نثارت میشه اما خب تو هنوز هم با ارزش خواهی بود !!!! رحمت خدا توی شکم گرسنه ی یک کودک کار هست نه اون بزرگوارانی که وقتی میخوان صندلی های تالار رو عقب بکشند باید سه متر بکشند !!!! رحمت خدا تو خونه ی اون هموطنی هست که صاحبخونه جوابش کرده چون کرایه هاش ماه هاست عقب افتاده بوده و پول پیشش تموم شده !!!! رحمت خدا پیش اون سگ یا گربه ی گرسنه ست که از فرط لاغری دنده هاش پیداست !!!! رحمت خدا تو جیک جیک های غیبت گونه ی آدم های پولدار و متوسط نیست که آیا آخر سر بعد از مفت خوری فاتحه ای میخونند یا نه ؟
چند روز پیش رحمت خدا رو پشت در یک تالار لوکس دیدم که مراسمی برپا بود و مجلس ریاکاری گرم یک خانم با دو تا دختر نوجوان به سمت تالار رفتند و طلب غذا کردند و گفتند ما ندار هستیم و گرسنه صاحب مجلس غذایی به آن ها نداد و همسایه ی مهربان تالار با دیدن این صحنه ناراحت شد و به آن ها گفت من مهمان این مجلس بودم کمی صبر کن تا برایت غذا بیاورم و چند لحظه بعد با دو تا ظرف یک بار مصرف غذا بیرون آمد و به آن ها داد و رفت !!!! آن مجلس در نگاهم حقیر شد اما متوفی چه سعادتی داشت که همچین چیزی براش پیش آمد اما راحت از کف داد !!!!
بیاییم به جای بنر دو تا غذا به یه فقیر بدیم ، اینا باقیات الصالحات اون خدابیامرز میشه نه اون طاق گل هایی که پلاسیده میشه و دور انداخته میشه
آیا لازم که اون کفش ژیگول میگول مون رو تو ختم بپوشیم و بعد که کسی دیگه پوشید رفت به پاهای بقیه نگاه کنیم ؟!!!! آیا در لباس های شیک و مجلسی بیشتر به مرگ می اندیشیم ؟