اسـبــت را زیـن مـکـن بــحـر جـفـا
سلام
امشب سکوت لذت بخشی شانه هایم را گرفت و پرواز کرد به سوی زندگی و هنر انسان بود نه صرفا انسان بودن به گوشه گوشه ی جهان آفرینش اندیشیدم همه ی قسمت های زندگی را ورق زدم
انسان چگونه زندگی می کند و در میانه ی زندگی درگیر چه واژه هایی میشود و در پی آن چه جنایت هایی را مرتکب میشود ؟!!!!! دو نفر با داشتن عقل و منطق تصمیم به ازدواج می گیرند و در دوران عقد صاحب فرزند میشوند این کجایش اشکال دارد که باید آن جنین بینوایی که قرار بود باشد به یکباره تحت یک جنایت تحلیل برود ؟ یا دو نفر دیگه طی پروسه ی دوستی یا صیغه با داشتن عقل و منطق یک رابطه ی نامشروعی را شروع می کنند و در پی آن یک جنین بینوا به وجود می آید گناه او چیست که باید سر راه یا در سطل زباله پیدا شود ؟ آیا عقل و درایت برای داشتن یک زندگی خوب کافی نبود ؟ پس بهانه ای برای توجیه سقط ها و بچه های حاصل روابط غیر شرعی قابل پذیرش نیست ، چه کسی به سرنوشت آن طفل معصومی که دومین گریه ش به جای اینکه در آغوش پر مهر مادر و پدر باشد ریه اش از بوی زباله پر میشود می اندیشد ؟ انسانی که افسار زندگیش را به تومبانش بسته است چگونه میتواند زندگی کند در این جهان پر رمز و راز ؟
جفا و جنایت ، نامردی و نبودن اساس زندگی ما انسان ها شده و همیشه ساده ترین راه منطقی ترین راه خطاب میشود و انتخاب میشود ایستان قلبی تپنده که زندگی کردن را انتخاب کرده بود
سقط جنین به هر دلیلی نامردی است چه در هفته های ابتدایی باشد چه در هفته های پس از دمیده شدن روح در جنین ، سقط در هفته های ابتدایی چیزی از گناهش کم نمی کند و خنده به لب نمی آورد ، متاسفانه انسان است و توجیهات من درآوردی که ندای وجدانش را که صدای خداست خاموش کند ، و این سرنوشت کودکیست که به تحلیل میرود چه در چاه و چه در جهان کثیف سطل زباله !!!! پای کارت ایستادی انسانی وگرنه فقط یدک کش اسم انسانی
منتظر پست بعدی باشید که بی ارتباط با این پست نخواهد بود