ترافیک تخت خواب ها
اجتماعی یعنی پست بدون مخاطب
ااین متن برشی از سکانس هایی که در خیابان دیدم و بیان احساس من
.
سلام
از ابتدای پیدایش انسان ، انسان از ساده ترین چیزها نارو خورد ، من و امثال من از خودکاری که جنسیت ما در آن نوشته شد نارو خوردیم
نارو خوردیم که باید در این ماهی تابه سوخته زندگی کنیم و لای پاهایی که باز می شود و چشمای خماری که در یک ترافیک قلاده سگش را باز کرده و تخت خواب هایی که بار زده شده برای یک هم آغوشی با یک دختر پاکی که در حال عبور از عرض خیابان است ، بوق زدن پیرمردی که چندلحظه پیش عزرائیل آدرس خانه اش را از من پرسید ؟ برای یک دختر ۱۷ ساله !!!!
بعضی از این صحنه ها رو که می بینم به فکر فرو می روم که چرا مادرشان نخواست پریود بشود تا کاپوت شناسان و خانه خالی یابان کورتاژ شوند ؟
بعضی از آن ها دنبال جر دادن خشتک های هم جنسانشان هستند که مبادای روزگار به خواهرشان کسی چیزی بگوید ، اما به راحتی پرده دختران شهر را در حال عبور از پیاده رو می درند !!!! برای بعضی از آن ها تفاوتی بین فشن ، معمولی ، ساده یا چادری ندارد ! در فازش که باشند ، الکسیس تگزاس شان می شوی با یک پوزیشن خلسه ای شان !!!! بعضی وقت ها برای فرار از حالت تهوع سرت را بیرون بیاور و چهارراه ها را ببین .
اگر روزی از من بپرسند که عجیب ترین خلق خدا چیست ؟ بی شک یکی از همان بی ناموس های دم دست ، بوق به دست را نشان خواهم داد و خواهم گفت : چنین موجواتی، چون ک دقیقأ نمی دانند تکلیفشان با خودشان چیست ؟ برای رفاقت سمت دختران چادری نمی روند ، سمت فشن می روند و برای ازدواج سمت دختران چادری می روند !!!! هرزه دل اند ، باور کن . قطعأ آن ها بویی از احساس نبرده اند و باعث خراب شدن تصویر ذهنی دختران از همه پسران می شوند ، همه پسرها بد نیستند و این متن تعمیمی نیست ، قطعأ هر دختری تو زندگیش با این مدل موجودات برخورد داشته و با خوندن این متن یاد اون دسته از پسرها که تو کاغذهای مچاله شدند تو دستاش میفته نه مجازی ها که هر کسی از یور دنیان
یه سلامی هم عرض کنیم به کورتاژیان خلقت که زنگ می زنند و میگن جیگرتو بخورم الهی ، چطوری بی ناموس ؟
کاش میشد اسپرم ها و تخمک های بعضی ها را از هم تفکیک کرد !!!! خصوصأ پیرمردها رو هضم هنرنمایی پیرمردها مثل تول گیری