جاسیگاری
سلام
اگر انسان ها رو بالاتر از قدشون نگاه کنی شبیه بطری نوشابه هستند
اول مغز که جایگاه فکر و عقاید و باورهاشونه
بعد قلبشونه و بعد پاهاشون
قلب آدم ها مهم ترین عضو بدنشون حساب میشه که مخزن عواطف و احساساتشه که اگر جریحه دار بشه راحت اضافه هاشو به یک دستمال کاغذی می بخشه قلب آدم ها جاسیگاری نیست که از جای دیگه ای ناراحت باشیم ، درشت هایی که نتونستیم به شخص مقابل بگیم بیایم به یه آدم بی ربط ماجرا بگیم که بلکه آرامش اعصاب پیدا کنیم ، قلب آدم ها اگر بشکنه پا فرمان می گیره که رد بشه یا بد شه یا بره
به پای آدم ها که نگاه کنی متوجه بلند و بزرگ تر بودن اندام های دیگه بدن میشیم ، از عقل به قلب فرمان می رسه برای یک تصمیم بین عقل و منطق و احساس درگیری پیش میاد که ببخشه یا نبخشه ، بره یا بد شه اون آدم سابق نباشه اندازه ی پاها یعنی راه طولانی و کشمکش هایی که گفتم مثل عبور از جوی آب بزرگ یا عکاسی لبه پرتگاه که قلب و احساس آدم میگه عکاسیش بی نظیره اما عقل به پا دستور میده که نرو و هر کاری کنی میگی می ترسم و بیش از حد اصرار کنی خود به خود پاهات قفل میشه و شروع به لرزیدن می کنی و نمی ری ، اما یه وقتایی هم هست که بخوای بری راحت می ری چون یه دستور که قلب و منطق با حرفای هم کنار میان و نتیجه ش میشه تصمیم ، به خاطر همین برای بخشیدن آدم ها باید خوب فکر کرد و اگر مشگل حادی وجود داشته باشه مثلأ در ازدواج بقیه میگن " خوب فکراتو بکن تا بعد پشیمون نشی "
آدم ها رو تو جمع ضایع نکنیم ، شوخی نکنیم که باب کت هم نتونه خورده غرور و شخصیت های طرف مقابل رو جمع کنه ، هر کسی تو ذهن هر آدمی شخصیت داره ، غرور داره درست نیست خورد و خاکشیر کنیم همدیگه رو ، خدا دستمال کاغذی های خیس و مچاله ی آدم ها رو خریداره و پولش ، تقاص گرفتنه از آدمی که نادیده گرفته ، بد شده . خوب زندگی کنیم ، خوب صحبت کنیم ، خوب برخورد کنیم تا به قلب آدم ها راه پیدا کنیم اگر بخوایم خارج از این گوود بازی کنیم میشیم اشک چشم که اگر اشک چشم کسی بشیم واویلااااااااااا ، خدا بد نیست چرا تو سختیامون تو خلوتمون با خدا دعوا می کنیم ؟ قهر می کنیم ؟ اگر به قول بعضیا که بهش اعتقاد دارند دنیا بد میشه ، روزگار باهاشون بد تا می کنه ، باید یه پل به گذشته بزنند تا ببینند قلب کی رو سوزوندند ، کی رو تو ذهن کسی نابود کردند و....
قطعأ یه نفر اسم شما رو تو یه دستمال کاغذی به خدا داده ، منتهی صبر خدا زیاد ، میشه امسال دل شکست و بیست سال دیگه تقاصشو پس بدیم ، گفتم به روزگار و دنیا اعتقاد ندارم ، چون که همین حرف ها میشن یه چشم بند واسه ندیدن حقیقت ها ، دل شکستن حقیقت داره ، خدا دنیا رو در ۶ روز خلق کرد مثل دریا و درخت و خاک و ... خدا نگفت که تقاص ها و آه و فغان انسان را خلق کردیم که ، هر جا کم آوردیم تف تو سر و صورت دنیا کردیم ، دنیا جایی که روش راه می ری ، به یک بچه چشمک می زنی ، دوست پیدا می کنی ، دنیا زیر پای تو ، همین روزگار نامرد برای خواهر و برادرمون هست پس چرا تو حال بد و گرفتاری های ما ، ایام به کام اوناست ؟ کاری که کردیم خوب یا بدشو قبول کنیم یا انقدر جنم داشته باشیم عذرخواهی کنیم همه چی تموم شه یا انقدر جنم داشته باشیم تو جنگ اعصاب های زندگیمون به خدا باز هم بگیم عاشقتم . ریگ های مسیر زندگی دستمال کاغذی های یک آدم .
بعضی وقت ها قلب فرمان نرفتن میده اما عقل این فرمان رو پس می زنه و چارچنگولی از کنارت میرن مثل یه بچه ، اون می خنده اما آدم بزرگ ها جون می کنند تا بد بشن مراقب چا چنگولی ها باشیم ، اینا آدمای خاصی هستند بدون به کجا رسیدند که در مقابل دستور عقل تعظیم کردند اونم یه تعظیم اجباری