شرم و حیای ایرونی
سلام
دیروز یک پست رو دیدم که منو از خواب در دنیای خودم و افکارم بیدار کرد ، فهمیدم آدما مثل من نیستند ، دنیای من یک حقیقت دروغی هست ، هنوز سر در گم هستم که من درست زندگی می کنم یا مردم ؟ یکی این وسط داره اشتباه می کنه ، کی ؟ خدا داند .
اون پست در خصوص افزایش ایدز در ایران بود ، هر کاری کردم راغب به خوندنش نشدم ، یاد ادعاهای ایرانی ها در خصوص آبرو و شرافت افتادم ، متوجه ارور مغزیم شدم که نمیتونم بپذیرم این قضیه رو ، چون حاصل بی حیایی میشه ایدز ، پس برای چی داریم برای حیا داشتمون خشتک پاره می کنیم ؟ چه جوری میشه این ادعا رو در گوش دنیا خوند وقتی بهت پیشنهاد میدن که یه نگاهی هر چند سر سری به نمودار ایدز در ایران بندازی ؟
نطرات خیلی باحال و حیرت انگیزی در پست قبلی دریافت کردم ، مردم معتقدند که یه دوستت دارم ساده به پسر کلی عواقب داره اما تو رستوران روش ولو میشن عکس می گیرن و تو انیستاشون میزارند ، مردمان عجیبی هستیم ؟ یکی بیاد منو توجیه کنه که بین ایدز و حیا ارتباط مستقیمی وجود نداره ، ما دائمأ باید نگران عوارض کارهامون باشیم حتی توی عشق ، حتی در دادن یک حس مهم بودن و دوست داشتنی بودن به یک نفر ، دائمأ باید در کنار حرف ها و رفتارهامون نگران موادغذایی و داروهایی که استفاده می کنیم باشیم ، بعد میگن جوون مرگی ، سکته قلبی و هزاران درد و مرض دیگه ....
هر چی بیشتر به این قضیه فکر می کنم تصور یک رباطی رو دارم که تو یک مسابقه زمین خورده و لنگان لنگان داره به سمت جلو حرکت می کنه !!! بدون هیچ هدفی ، خاطرات سکسی ، تاپیک های ترس از ایدز ، ... واقعأ شرم آوره اون هم با این همه ادعا در خصوص شرم ، چه جوری میشه انقدر ریلکس با یک نامحرم به معاشقه و .... بپردازی ، یه چیزی این وسط کم ، تو دوتا پست قبلی گفتند ابراز علاقه به پسر اشتباهه و عواقب چنین و چنان داره ولی دخترای جامعه مون دقیقأ کاری رو انجام میدن که عواقب گفتن یک دوستت دارم ساده ست !!! یا از اینور بوم میفتند یا از اونور بوم !!!! اگر انقدر متفکر هستند و عواقب اندیش پس برای چی انقدر راحت تن به یک رابطه میدن ؟!!!
اگر یک روزی دختردار شم هرگز در خصوص بکارت براش حرفی نمی زنم یا روز دختر را تبریک نخواهم گفت ، به جای این حرف ها انسان بودن رو بهش یاد میدم ، میگم ما انسان هستیم نه حیوان که به بهانه ی روشن فکری مثل مرغ زیر اینو اون بریم ، این روشن فکری نیست ، کسی که این کار و می کنه انسان بودنشو تو سبد حراج گذاشته ، اون چه فرقی با یک تن فروش داره ؟ نکنه تن فروش هم روشن فکره ؟ چه فرقی با جوی آب داره ؟ که توش موجوداتی رفت و آمد می کنند که تو اگر تو اتاقت ببینی با یک جیغ بنفش همسایه بالایی رو بیدار می کنی ؟!!! نخیر جان من این روشن فکری نیست ، این یعنی اسم من رو از لیست آدم ها خط بزنید ، من یک مرغ هستم !!!!
در خصوص آبرو داشتن کلی ادعا داریم ولی کو ؟ کجاست ؟ آبروی آدم لباسشه نه دستاش تو دست یک نامحرم در حال مناسک معاشقه !!!
چه جوری میشه جایی که بوی خون میاد نشست و فروشنده نگاه کرد و پیتزا خورد ؟ دقیقأ شرایط کشور ما همینه ، زیر پاهامون احتمال ترکیدن یک جراحت عمیق که از خون مردگی بنفش شده هست ، چه جوری میشه تو این همه استرس از حرف زدن هامون ، رفتارهامون ، عواقب اندیشی هامون بگیم گفتن یک دوستت دارم ساده کلی عواقب داره ، بین نمودار ایدز و عواقب دوست داشتن رابطه ای نیست ؟ چه جوری میشه بدون دوست داشتن تن به یک رابطه داد ؟ گیرهای زیادی داریم ، نمی گیم اما می کنیم ، قشنگ نه ؟!!!
جدیدأ نوشت
راه های متفاوتی برای انتقال ایدز وجود داره ، خدای نکرده نمیخوام ذهن ها رو ببرم سمت اینکه هرکی ایدز گرفت خدای نکرده ....