شـازده دونـگـے

سلام 

هر چیزی جنبه میخواد ، اگر قرار باشه چیزی به دست بیاری باید مدیریت صحیح روی چیزهای قدیمی که داشتی با چیزهایی که به تازگی به دست آوردی داشته باشی ، حتی میزان توجه و عشق بین آن ها 

بعضی از افراد آرزوهای زیادی تو سرشونه اما هیچ وقت به جنبه و نحوه ی مدیریتشون فکر نمی کنند 

چند شب پیش از شب یلدا طایفه ی مادری تصمیم گرفتند که خونه ی مادربزرگ جمع بشیم و هر خانواده ای نفری ۵۰۰۰۰ تومان به کارت مادرخرج بریزند و در تلگرام اطلاع رسانی شد و همه قبول کردند 

دو روز پیش از روز موعد واریزها با خبر شدیم که داماد خاله م که دختر ۷ ساله دارد و یک نی نی هم داره میخواد ۱۰۰ تومان به کارت بزنه !!!! وقتی این خبر به گوشم رسید خیلی ناراحت شدم گفتم آخه مگه " س"‌ دندون نداره ؟‌ راستشو بخواید یه کمی تو خلوت خودم غیبتشون رو هم کردم گفتم فقط بلدند به قر و فرشون برسند و دهانشون رو پر کنند که ما چندتا خونه داریم !!!! مردم با له کردن بچه شون به چه جاهایی که نرسیدند !!!!یعنی همه یه بشقاب غذا جلوشون باشه اونوقت این بچه معصومانه منتظر باشه یکی بهش غذا بده !!!! مدام اخبار فامیلی رو چک می کردم که شاید حواسشون نبوده گفتند ۱۰۰ تومان می ریزند !!!! اما در کمال ناباوری هیچ خبری نرسید مبنی بر ۱۵۰۰۰۰ تومان 

شب یلدا فرا رسید و مدام نگاهم به سمت دخترخاله ی موردنظرم بود دیدم کیسه ی آجیل ها که به صورت نفری جلوی هر کسی بود رو باز کردند دخترخالم به بهانه ی شیر دادن به بچه کیسه جلوی خودش باز بود و شوهرش هم انگار بعد صد سال باجناقش رو دیده کیسه آجیلش جلوی خودش باز بود و گرم صحبت بود و بی توجه به " س "‌ !!!! 

زمان شام فرا رسید هر دو کنار هم نشستند و هر کسی بشقابش جلوی خودش بود اولین کاری که شازده کرد ته لیوان آب ریخت داد دست بچه و سرشو گرم کرد و نشستند سفت و محکم به غذا خوردن و مادرش هم به هوای شیر دادن به بچه قشنگ تا ته غذاشو خورد حالا از حق نگذریم یه لقمه ی کوچیک هم بهش دادند 

به نظر من اصلا صلاحیت فرزند دوم رو نداشتند چون "س" رو به کل فراموش کردند ، یه وقتایی دلم براش می سوزه نکنه عقده ای بار بیاد!!!! ضمنا پسرداییم ۶ سالشه براش غذای جدا گرفتند 

ما تعیین می کنیم که با بچه مون رفتار بشه وقتی خود پدر و مادر برای بچه شون ارزش قائل نشن دیگه نباید از دیگران توقع کرد مثلا اگر بهش خوردن افتاد زمین معذرت خواهی کنند میگن ای بابا خورد زمین که خورد نیست که حالا خیلی پدر و مادرش سرش ارزش قائل هستند و رد میشن میرن بچه رفته رفته متوجه کم توجهی و بی ارزشی ها میشه 

الان همه دیگه یه پا عکاس هستند وقتی با لباس کهنه بچه رو تو مهمونی ببری و عکس بگیری بعدها اون عکس ها رو می بینه و میگه شما به من اصلا اهمیت نمیدادید فقط چسبیدید به داداش یا آجی 

خیلی از افراد رو دیدم که خودشون رو خفه می کنند از لوازم آرایش و ساعت و ..... اما بچه شون رو حتی حموم نمی برند میارن تو مهمونی !!!!! هر زوجی که تصمیم به فرزندآوری می گیره باید ببینه جنبه ی فرزندآوری داره ؟‌ نره انقدر به خودش برسه که از بچه غافل بشه یا برعکس بره بچسبه به بچه از خودش بگذره ، این دو مدیریت میخواد 



Maryam
حـ . آرمان (استاد بزرگ)
۰۹ اسفند ۰۸:۵۰
سلام
همون جمله اول به نظرم کل مفهوم رو رسونده
"هر چیزی جنبه میخواد"
متاسفانه الآن تو اکثر خونواده‌ها داریم می‌بینیم که وقتی بچه دوم میاد بچه اول بالکل فراموش میشه ...
حالا درسته بچه کوچیک نیاز به توجه و مراقبت بیشتر داره ولی واقعا درست نیست که بچه اول رو دیگه کامل فراموش کنند
پاسخ :
سلام 
امروزه روز بنا به دلایل اقتصادی و اجتماعی زوجین به تک فرزندی و یا دو فرزندی گرایش پیدا کردند ، این جمله ناراحت کننده هست اما چاره ی کار کتمان حقیقت نیست ، در دهه ی شصت خانواده ها بالای ۴ فرزند میاوردند و طبیعتا میزان توجه کمتر بود ولی امروزه روز با فرزند کمتر باز هم مثل دهه شصت بعضی از بچه ها مورد کم لطفی والدین قرار می گیرند ، این نکته قابل تأمل نیست ؟‌ 
ما سه فرزند هستیم خواهر و برادرم دهه شصتی و من متولد ۷۲ هستم میخوام بگم که در دهه های شصت و هفتاد تا حدودی طبیعی بود ولی امروزه که امکانات بیشتری هست چرا شاهد این مسائل ناراحت کننده هستیم ؟‌ همین دخترخاله م دخترش ۴ ساله بود انقدر بچه گفت من دستشویی دارم مادرش داشت با خواهر بزرگش صحبت می کر توجه نکرد فرش نو نو که برای جهیزیه بود رو روش .... کرد 
♕αяαмεsн♕ ...
۰۹ اسفند ۲۳:۰۴
بشدت قبول دارم
هر چیزی جنبه میخواد
پاسخ :
بعضی از والدین که تصمیم می گیرند فرزند دوم رو بیارند طرز فکرشون اینکه خب ما داریم برای بچه ی اول فداکاری می کنیم که بعد از صدسال تنها نمونه یه جورایی گرو کشی می کنند چون برات داداش یا آبجی آوردیم باید نصف مهر و توجه ت رو به بچه دوم بدی 
همینجوری بچه ی سرخورده و عقده ای وارد جامعه می کنند 
pariya sh
۱۴ اسفند ۱۸:۱۱
سلام.متاسفانه بی مهری والدین اخیرا زیاد به چشم میخوره به گونه ای که پدر و مادر اصلا هیچ اگاهی ای نسبت به روحیات و اخلاقیات فرزندشون ندارد تا حدی که فرزندشان از بی مهری پدر و مادرش همانطور که گفتید عقده ای میشود و به اطرافیانش مثل دوستانش روی می اورد که البته گاهی آسیب ها و شکست های جبران ناپذیری را همچون اعتیاد ، سیگار و... به دنبال دارد.البته منظورم این نیست که همه هم اینگونه خواهند شد اما متاسفانه در جامعه ی امروزی افراد قابل اطمینان به شدت کم هستند.
معمولا برخی از پدرو مادر های امروزی اصطلاحا جو گیر هستند.برای مثال بعد از دوسال زندگی مشترک تصمیم به باردار شدن میگیرند و تا دو ماه بعد از ان سرمست از بچه دار شدنشان هستند . اما پس از این دو ماه بهانه های زیاد ،خستگی مفرط یا حتی غر زدن های بی پایانی را شروع می کند و دیکر توان صبر کردن را ندارند .بچه که بدنیا امد حداکثر تا 4 سالگی مثل چشمهایشان از او مراقبت کرده و بعد از آن به قول معروف دلشان را می زند.
در واقع فکر می کنم مشکل اصلی از بی مسولیتی انها ست و فکر نمی کنند که این نوزادی که به خواست آنها متولد شده است چه مسولیت سنگینی را به دنبال دارد که این مشکل بی ربط به دوران کودکی انها نیست . در بیشتر مواقع والدین بی مسولیت در کودکی مورد لطف و توجه بیش از حد و افراطی پدرو مادرشان بوده اند به گونه ای که تصور می کنند آسمان شکافته شده و آنها به روی زمین پا گذاشته اند که این موضوع باعث شده که انها به هیچ کس غیر از خودشان فکر نکرده و با بی مسولیتی آینده ی فرزندانشان را خراب کنند و تازه بعد از آن می گویند که (مگر ما چه کاری را برای تو انجام ندادیم که اینطوری شدی ؟ هرچی دوست داشتی برایت خریدیم ،لبتاب خوب ، لباس خوب ،معلم خوب، مدرسه ی خوب و....) اما هرگز به این فکر نمی کنند که فرزانشان پیش از این همه امکانات به پدر و مادری خوب نیاز دارند :)
پاسخ :
سلام 
کاملا دقیق فرمودید همینطوره 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان