رقـاصـی مـیــخ هـا
سلام
تا کلمه ی فقر را میشنویم یاد نیازمندان میفتیم اما این تمام فقر نیست ، فقرهای دیگری مانند فقر فرهنگی ، فقر فهم و شعور ، فقر ادب و تربیت ، فقر منطق داریم
یک نفر میتواند پول دار باشد اما سطح فرهنگی و شعوریش در سطح آزاردهنده ای قرار داشته باشد ، پول و ویلای چنین و چنان داشته باشد اما وقتی هنگام صحبت کردن کنترلی روی بزاقش ندارد تمام دارایی هایش را همان بزاق در نظرها می شوید یا وقتی که در حال گفتگو با یک نفر هست و خودش در ماشین و شخص مقابل در خیابان یعنی از فقر شعور رنج می برد
ما گاهی اوقات بدون اینکه بدانیم زندانی میشویم ، همین که آزاد باشی اما در اوج شادی زندانی نگاه های بی افسار مردم باشی ، نتوانی لذت ببری همین زندانی بودنه
مثلا آقا یا یک خانم محترمی در یک کافه نشسته و در حال صرف قهوه ست میزهای رو به رو و میزهای کناری به او خیره میشوند و وقتی که شخص به او نگاه می کند نگاهش را پس می گیرد و به جای دیگر نگاه می کند و دوباره این روال ادامه پیدا می کند ، باید پیش از انجام هر کاری از خود بپرسیم این کاری که میخواهم انجام بدهم چه استفاده ای برایم دارد ؟
مثلا نگاهم را در ماشین های رو به رو و کناری ها برقصانم چه سودی برایم دارد ؟
یک گوشه ایستاده ای و در حال گفتگو با خواهرت یا ..... هستی نفرات رو به رو محسوس یا نامحسوس لب خوانی می کنند وقتی هم دستت را مقابل دهانت بگیری باز هم به کارشان ادامه می دهند !!!! یا در مبحث شما نظر می دهند !!!! اگر موضوع بحث به ما ارتباطی داشته باشد ما را در جریان می گذارند
ای کاش پلاکاردهایی تحت عنوان حقوق اجتماعی به دست مان برسد و پلاکارد مناسب موقعیت را مقابل صورتمان بگیریم بی آن که دلخوری پیش بیاید